وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)
وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

اربعین_حسینی

اربعین_حسینی

دوباره شوق زیارت به جانم افتاده

دوباره پای پیاده از اول جاده

به سمت کرببلا در مسیر می افتم

شبیه قطره ی مِی در تلاطم باده

دوباره قسمت نوکر شده حرم برود

دوباره حضرت آقا به من بها داده

رسید نغمه ی"حب الحسین یجمعنا"

برادرند عرب ها و هر عجم زاده

کشیم نعره که"حب الحسین هُویتُنا"

زمین مادری ما حسین آباده

چه لذتی ست پیاده به کربلا بروم

میان این همه زائر از اول جاده

شاعر:مصطفی_گودرزی

اشعار ناب آئینے

shere_aeini

اربعین_حسینی

اربعین_حسینی

دارم غریب و آشنا را می شمارم

این خیل مشغول عزا را می شمارم

هی خواب می بینم پیاده در طریقش

درجاده دارم تیرها را می شمارم

دلتنگ مشهد می شوم هرگاه در راه

سربندهای یا رضا را می شمارم

اما خدارا شکر با انگشت هایم

جامانده های کربلا را می شمارم

پس سعی خودرا می‌کنم موکب به موکب

این مروه های با صفا را می شمارم

باعقل نه، من با جنون بی شمارم

این لشکر بی انتها را می شمارم

تسبیح من این است در طیِّ طریقش

هر صبح تاول های پا را می شمارم

آن قدر نزدیکم به اوکه دانه دانه

دارم نفس های خدا را می شمارم

هم کربلا هم نوکری هم اشک هم عشق

دارم فقط سود دعا را می شمارم

شاعر:مهدی_رحیمی

اشعار ناب آئینے

shere_aeini

حضرت_رقیه مصائب_شام

حضرت_رقیه مصائب_شام

یه باغچه گُل با ساقه ی شکسته

خرابه و مخدرات خسته

بعد تو ما یه روز خوش ندیدیم

قسم به هر نافله ی نشسته

نیستی شده کُنج خرابه خونه‌م

دخترا میزنن زخم زبونم

بذار بگن "بابات تو رو نمیخواد"

دوسِت دارم، دوسم داری، میدونم

چقد صدا زدم "بابا کجایی؟"

سخته توو صحرا گم شدن خدایی

من که اصن شمرو حلال نکردم

زجرو حلال نکن تو هم بابایی...

قصّه ی غصّه هام نداره آخر

حق بده تاره چشم دائماً تر

اما بابا سوی چشامو کم کرد

ضربه ی بی هوای سیلی بیشتر

سیلی زدن به صورت منی که

توو شهرمون بهم میگن ملیکه

خیلی برای عمه جون دعا کن

توو درد تک تکه ماها شریکه

برمیدارم فاصلمونو تا تو

باید ببینی حال خواهراتو

آوردنت تا پیش عمه با من

بردن من از این خرابه با تو

محاسنت رو کی به خون کشونده؟

خاک یتیمی رو سرم نشونده؟

عیبی نداره دستاتو نداری

مویی واسه شونه شدن نمونده

بریم یه جایی که گِله نباشه

بین من و تو فاصله نباشه

هرجایی پیشم باشی خوبه اما

بریم یه جا که حرمله نباشه...

شاعر:مرضیه_نعیم_امینی

اشعار ناب آئینے

shere_aeini

تقدیم به پیشگاه مقدس حضرت رقیه

تقدیم به پیشگاه مقدس حضرت رقیه

اتل متل خرابه

اینجا یه بچه خوابه

هم بدنش کبوده

هم جگرش کبابه...

اتل متل اسیری

سیلی و سربه زیری

کی تا حالا شنیده؟

سه سالگی و پیری...

اتل متل سه ساله

این همه آه و ناله

این دختر از ضعیفی

هنوز یه پا نهاله...

اتل متل بیابون

کویر و دشت و هامون

بس که پیاده رفتیم

تاول زده پاهامون...

اتل متل بهونه

بابا چه مهربونه

وقتی دلم میگیره

برام قرآن می خونه...

اتل متل گل یاس

مهر و وفا و احساس

دلم گرفته امشب

به یاد عمو عباس...

اتل متل یتیمی

خدا، چقدر کریمی

دادی بهم تو غربت

یه عمه‌ی صمیمی...

اتل متل شب و تب

سینه ز غم لبالب

دلم میسوزه خیلی

به حال عمه زینب...

اتل متل چه خوب شد

بالاخره غروب شد

قسمت عمه امروز

توهین و سنگ و چوب شد...

اتل متل سه روزه

عمه گرفته روزه

عمه چقدر غریبه

خیلی دلم می سوزه...

اتل متل خبردار

تو چنگ دشمن انگار

مثل یه شیر زخمی

عمه شده گرفتار...

اتل متل خدایا

تو این همه بلایا

عمه مظلومه ام

چیا کشید خدایا

در هوای دوست

در هوای دوست

من در هواى دوست ، گذشتم ز جان خویش

دل از وطــــــن بریدم و از خاندان خویش

در شهر خـــــویش ، بود مرا دوستان بسى

کردم جـــدا ، هواى تو از دوستان خویش

من داشتم به گلشن خـــــــود ، آشیانه اى

آواره کــــرد عشق تو از آشیان خویش

دیوان_اشعار_امام_خمینی

صحیفه نور امام خمینی(ره)

sahifeh_noor