وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)
وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

یامهدی...

یامهدی

در بین نا امیدی‌مان هیچ امید نیست

پایان آن شبی که نیایی سپید نیست

نام شهید اسم کوچه ها شده ست و بس

در کار و بار ما که رسمی از شهید نیست

آقای من بیا نظری بر جهان بکن

در روزگار ما به خدا کم یزید نیست

هرچند شمر و حرمله‌ها بیشتر شدند

امّا کسی شبیه عمویت رشید نیست

از عید ها و جشن هایمان سکوت بس

عید بدون معصیت آقا که عید نیست!

با این همه بدیِ ما ظهور تو آقا

نزدیک هیچ! عقب که بیفتد بعید نیست

آقا عجیب رفته غریبی‌یِتان به او

او را که غیر مالک و سلمان مُرید نیست

شرمنده ام ولی همه‌ی غصّه‌های ما

غیر از دو برگ سفته و پول و رسید نیست

تا هر چه می‌شود و گره می‌خورد به کار

غیر از قسم به نام تو آقا کلید نیست

طوری شده‌ست وضع زمانه که مهدیا

قرآن دگر برای مسلمان مجید نیست

آقا گمان کنم که اشتیاق ما به تو

در حدّ اشتیاق تو آقا شدید نیست...

*دوزاری*

*دوزاری*

دو زار گرفته‌ام که هی ور بزنم

یک تل بخرم به موی پُرفر بزنم

عمری‌ست که در جا زده‌ام پس باید

جانانه رکورد از همستر بزنم!

شاید که برادرانِ محجوبِ سپاه

شب سر برسند؛ زود ساتر بزنم

ای کاش که زود اعانه‌ام را بدهند

باید بروم و رو به مستر بزنم

گفتند نظام را ورانداز کنم!

«سخت است بابا» پس بروم جر بزنم!

فیلم است براندازی و ما بازیگر

یک سکته توی پلان آخر بزنم!

فرشته پناهی

وطنز بهترین شعرهای طنز

vatanz_ir

فرو ماندیم در این عقل و تدبیر

فرو ماندیم در این عقل و تدبیر

تمام مهره‌هامان می‌کشد تیر

شنیدم شیخ‌مان در کنج عزلت

کلامی پرگهر فرموده تقریر:

عیادت کرد اگر شخصی ز شخصی

بگیرید و ببندیدش به زنجیر

چرا؟ چون عقل او گردیده زائل

که پند و وعظ هیچش نیست تاثیر

بپرهیزید از وی سخت، زیرا

که این ظن می‌رود کرده است واگیر

نباید رفت در سیل حوادث

که عاقل می‌کند از دور تبخیر!

اگر رفتی و سیلت برد با خود

کسی غیر از خودت را نیست تقصیر

مکن بی‌عقلی و در خانه بنشین

شبیه من نداری گر دل شیر!

فرشته پناهی

وطنزبهترین شعرهای طنز

vatanz_ir

امام زمان و وداع با #محرم و صفر

امام زمان و وداع با #محرم و صفر

بازهم حرف فراق است جدایی سخت است

شب آخر شده، ای کاش بیایی، سخت است

بند اگر بند تو و گردن اگر گردن من

آری آری که از این بند، رهایی سخت است

من دو ماه است که سینه زده‌ام در زده‌ام

وای اگر در به روی من نگشایی سخت است

پدر سینه زنان بی تو یتیمیم همه

اینکه باشی و ندانیم کجایی سخت است

به همین طاول جامانده ز مشایه قسم

گر ز دست تو نگیریم دوایی سخت است

سخت دلتنگ هوای حرم سلطانم

دوری نوکر از ایوان طلایی سخت است

تو بگو جان جوادش نظری اندازد

هر کجا جز در این خانه گدایی سخت است

‌‌‌‌‌karballa_ir

شهادت_امام_رضا_تسلیت_باد

شهادت_امام_رضا_تسلیت_باد

آسمان زیر پرت بود زمین افتادی

یک عبا روی سرت بود زمین افتادی

نه صدای تو به گوش کسی آن روز رسید

نه کسی دور و برت بود زمین افتادی

صورتت خاکی و دستار و عبایت خاکی

مادرت در نظرت بود زمین افتادی

زهر از جان تو آقا جگرت را می‌خواست

آتشی بر جگرت بود زمین افتادی

ناله می‌کرد جوادت به سرش می‌زد آه

اشک در چشم ترت بود زمین افتادی

مثل یک مار گزیده به خودت پیچیدی

خوب شد که پسرت بود زمین افتادی

ولی افسوس به میدان دل خون برد حسین

نیزه از پشت زدند و به زمین خورد حسین…

نثار حضرت علی بن موسی الرضا(ع) #