ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
امام باقر علیه السلام
ای مظهر فضائل پیغمبر خدا
آئینهی شمایل پیغمبر خدا
شایستهی سلام و تحیّات احمدی
احیاکنندهی کلمات محمّدی
نور علی و فاطمه در تار و پود توست
شور حسین و حِلم حسن در وجود توست
قرآن همیشه آینهی تو، انیس توست
تفسیر بیکران معانی حدیث توست
قلبش هزار چشمهی نور و معارف است
هر کس به آیهای ز مقام تو عارف است
روشنترین ادلّهی علمی است سیرهات
وقتی که حجّتاند به عالم عشیرهات
پادشـــاها! جـرم ما را در گـذار
ما گنـــه کاریــم و تـو آمرزگار
تو نکـــوکاری و ما بـد کردهایم
جـــرم بیپایان و بیحـد کردهایم
سالها در فسق و عصیان گشتهایم
آخر از کرده پشیمــان گشتــهایم
بحـــــر الطاف تـو بی پــایان بود
ناامیـــــد از رحمتــت شیـطان بود
نفـس و شیـطان زد کریمـا راه من
رحمتـت باشد شفـــاعت خواه من
چشـم دارم کز گنــــه پاکـم کنی
پیش از آن کاندر جهان خاکم کنی
#عطار
شعر حضرت ام البنین
یه ماهِ آسمونی ،
رو دامنِ فرشته
لطفِ خدا این نور و
برای ما نوشته
یه دختر عزیز و
شجاع و با اراده
به خونه ای اومده
که منشأ نجاته
چه پاک و مهربونه
چه اسم خوبی داره
فاطمه آسمونه
بچه هاش هم ستاره
بعد از بی بی فاطمه ،
مادر سادات شده
حضرت عباسِ او ،
یاورِ سادات شده
گفته دیگه به مولا ،
صدام نزن فاطمه
نمی تونم ببینم
تو دلِ زینب(س) غمه
بهش میگه مولامون ،
اسمت ام البنینه
عباس(ع) نام آورت ،
ماهِ روی زمینه
شعری فوق العاده و زیبا احسنت به شاعرش
بخونید و نشرش بدید
عده ای سرب وگلوله,عده ای ملیاردها.
هردوتا خوردند اما این کجا وآن کجا!
این یکی از سوز ترکش آن یکی هم در سونا
هردو میسوزند اما این کجا وآن کجا!
عده ای بر روی مین و عده ای بر بال قو
هردو خوابیدند اما این کجا وآن کجا!
این یکی بر تخت ماساژ آن یکی بر ویلچرش
هردو آرام اند اما این کجا وآن کجا!
این یکی در عمق دجله,آن یکی آنتالیا
هر دو در آبند اما این کجا وآن کجا!
این یکی با گازخردل, آن یکی با گاز پارس.
هردو میسازند اما این کجا وآن کجا!
عده ای کردند کار و عده ای بستند بار
هردو فعالند اما این کجا و آن کجا!
باکری ها سمت غرب و خاوری ها سمت غرب
هر دو تا رفتند اما این کجا وآن
آن یکی بر پشت تانک و آن یکی بر صدر بانک
هر دو مسئولند اما این کجا و آن کجا!
عده ای بر تار شیطان میتنند چون عنکبوت.
عده ای بر حق وجاویدند اما این کجا و آن کجا؟
*روی تخته یک معلم این نوشت*
هر کسی آرد کمی خاک بهشت
*میدهم من نمره بیستی به آن*
این بود آن نمره وقت امتحان
*دانشآموزی ازآن جمعی که بود*
با خودش خاک کمی آورده بود
*پس معلم گفت این گفتار را*
از کجا آوردهای این خاک را
*گفت خاک زیر پای مادرم*
چون بهشت است زیر پای مادرم
*آن معلم ازشعف آخر گریست*
نمره این دانشآموز داد بیست
برای سلامتی مادران در قید حیات
و مادرانی که در خاک خفته اند صلوات