وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)
وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

بداهه‌ی شاعران راه‌راه در رثای شهادت جوادالائمه (علیه‌السلام):

بداهه‌ی شاعران راه‌راه در رثای شهادت جوادالائمه (علیه‌السلام):

چشم من یک بار دیگر غرق در باران شده

در عزای حضرت ابن‌الرضا گریان شده

می‌نویسم کاغذم تر می‌شود گویی که اشک

گوشه‌ای در صفحه‌ی اشعار من پنهان شده...

باز سرهای ملائک روی زانوی غم‌اند

باز شوری در جهان افتاده و توفان شده

حال من حال عجیبی و دلم در تاب‌وتب

آسمان هم در غمش وامانده و حیران شده…

بازهم در آسمان‌ها بیرق مشکی زدند

هر ملک در گوشه‌ای از آسمان نالان شده

یا جوادبن‌الرضا ای مرقدت باب‌المراد

کن نگاهی بر دلی که در غمت نالان شده

یا جواد ابن‌الکریم از لطف بسیار شما

یک جهان بر سفره‌ی پر جودتان مهمان شده

زائر مشهد شدیم و نامتان را برده‌ایم

از سر لطف پدر، ایران پر از سلمان شده

می‌رسد عطر بهشت از قسمت باب‌الجواد

رفتن تا کاظمین از این مسیر آسان شده

غربتش در خانه‌ی خود، سخت می‌آزاردم

کینه‌ای در عمق جان همسرش پنهان شده

اینکه گشته قاتل او همسرش ارثیه‌ای ست

از همان آقا که قبرش از جفا ویران شد

روضه گفتم… روضه می‌خوانم کمی تسکین دهم

سینه‌ای که در غمت آقای من سوزان شده…

لحظه‌ی آخر که جان می‌داد از زهر و عطش

یاد کرد از شاه خونین پیکر عریان‌شده

بازهم در روضه عطر کربلا پیچیده است

بازهم این سینه سوزان شه عطشان شده

«از حرم تا قتلگه زینب صدا می‌زد حسین…»

بداهه‌سرایان:

ناهید رفیعی، سیدمحمدحسینی،

حسن یاوری،

زهرا آراسته‌نیا، زهرافرقانی،

محمدرضا زارعی،

مهدی پیرهادی

وطنزپایگاه شعر و ترانه طنز

امام جواد علیه‌ السلام

امام جواد علیه‌ السلام

جگرم سوخت بیا جرعه آبی برسان

دم آخر شده و پر بزنم سوی جنان

کمی آهسته بگو هلهله و کف بزنند

تا که صوت عطش من شنود گوش جهان

هلهله کردنشان داغ دلم تازه کند

یاد آن لحظه که رفت راس حسین روی سنان

گر کنیزی به سویم آب روان می آورد

به زمین ریز به یاد شه خونین بدنان

درد سختی است شریک تو شود قاتل تو

جان فدای جگر پاره ی مظلوم زمان

پدرم نیست ببیند که جوان مرگ شدم

لحظه ی مرگ بگیرد سر من بر دامان

دیدن مرگ جوان پشت پدر را شکند

وای از آن دم که حسین دید تن تازه جوان

عرباً عربا شده بود و همه جا اکبر بود

پیکرش غرق به خون بود حسین صیحه زنان

وحید زحمتکش شهری

امام جواد

امام جواد

مرثیه امام جواد

با دلی پرغم سیه پوش عزایت میشوم

آستان بوس حریم باصفایت میشوم

از دعای حضرت زهرا(س)و لطف بی حَدش

باز هم مهمان بَزم روضه هایت میشوم

تا که حرف از کاظمین و مرقد تو میشود

جان تو بَدجور دلتنگ هوایت میشوم

چشم را می بَندم و همراه کفترهای طوس

زائر بارانی صحن و سرایت میشوم

پشت سر باب الجَواد و روبرو باب المُراد

هر طرف رو میکنم غرق عطایت میشوم

پَرشکسته میکِشم خود را به سمت و سوی تو

مُعتکف در گوشه ی ایوان طلایت میشوم

با دعایت رزق ما قطعا شهادت می شود

عاقبت یک روز مشمول دعایت میشوم

گفتا پدری به بچه ی خویش:

گفتا پدری به بچه ی خویش:

ای بچه مرو همه اش به تجریش

بنزین غزال ما تمام است

اسراف مکن پسر حرام است

کم شوی و گزیده شوی قلدر

مگذار بریزد آب شرشر

در آب نما تو صرفه جویی،

تا باز بماند آب رویی

در ساعت اوج مصرف بار

انقدر مزن اتو به شلوار

چون فایده‌ای ندارد این کار

بر موی فرت نزن سشوآر

هی پهن نشو به زیر کولر

از قیمت برق خورده ام فر

از دره ی آرزو گذر کن

از فکر اتول موتور حذر کن

گفتم به تو راه و رسم پاکی

تا سُر نخوری بری تو خاکی

ای کاش نصایح من ای جان

یاسین نشود به گوش حیوان

پایان کلام و حرف آخر

آدم نشوی اگر، شوی خر

بداهه سرایان:

ناهید رفیعی، عالیه رجبی، زهرا آراسته نیا،

ایمان قیلاوی زاده،

یاسر پناهی فکور،

سید محمد صفایی نویسی،

محمدرضا شکیبایی زارع، زهرا فرقانی

وطنز | پایگاه شعر و ترانه طنز

vatanz_ir

هرشخص که پیری اش نمایان شده است

هرشخص که پیری اش نمایان شده است

در دولت ما صاحب عنوان شده است

از همت پیرمردها، کشورمان

صدشکر سرای سالمندان شده است

عالیه رجبی

وطنز پایگاه شعر و ترانه طنز

vatanz_ir