ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
بداههی شاعران راهراه در رثای شهادت جوادالائمه (علیهالسلام):
چشم من یک بار دیگر غرق در باران شده
در عزای حضرت ابنالرضا گریان شده
مینویسم کاغذم تر میشود گویی که اشک
گوشهای در صفحهی اشعار من پنهان شده...
باز سرهای ملائک روی زانوی غماند
باز شوری در جهان افتاده و توفان شده
حال من حال عجیبی و دلم در تابوتب
آسمان هم در غمش وامانده و حیران شده…
بازهم در آسمانها بیرق مشکی زدند
هر ملک در گوشهای از آسمان نالان شده
یا جوادبنالرضا ای مرقدت بابالمراد
کن نگاهی بر دلی که در غمت نالان شده
یا جواد ابنالکریم از لطف بسیار شما
یک جهان بر سفرهی پر جودتان مهمان شده
زائر مشهد شدیم و نامتان را بردهایم
از سر لطف پدر، ایران پر از سلمان شده
میرسد عطر بهشت از قسمت بابالجواد
رفتن تا کاظمین از این مسیر آسان شده
غربتش در خانهی خود، سخت میآزاردم
کینهای در عمق جان همسرش پنهان شده
اینکه گشته قاتل او همسرش ارثیهای ست
از همان آقا که قبرش از جفا ویران شد
روضه گفتم… روضه میخوانم کمی تسکین دهم
سینهای که در غمت آقای من سوزان شده…
لحظهی آخر که جان میداد از زهر و عطش
یاد کرد از شاه خونین پیکر عریانشده
بازهم در روضه عطر کربلا پیچیده است
بازهم این سینه سوزان شه عطشان شده
«از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین…»
بداههسرایان:
ناهید رفیعی، سیدمحمدحسینی،
حسن یاوری،
زهرا آراستهنیا، زهرافرقانی،
محمدرضا زارعی،
مهدی پیرهادی
وطنزپایگاه شعر و ترانه طنز