وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)
وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

امام_علی مدح_امام_علی غدیر_عیدبزرگ_ولایت

امام_علی مدح_امام_علی

غدیر_عیدبزرگ_ولایت

تو، علی بودی و  بالاتر ز هر برتر شدی

بی گمان اله نبودی از بشر سَرتر شدی

نیست تیغی برتر و بهتر ز سِیفت ذوالافقار

بهر کشتی نجات آدمی ،لنگر شدی

ام اسماعیل از جُستن ز آب مآیوس گشت

گو به مادر آفرین تو برتر از هاجر شدی

فاطمه بنت اسد را در حریمش جای داد

تا سه صبح و شام میهمان حضرت داور شدی

چون قلم وصف تو را خواهد نگارد بر ورق

نقش بندی بی بدیل از خِبرهٔ مسگر شدی

در رسالت با رسولت گام در گامش شدی

در شب خوف و خطر تو وارد بستر شدی

مهربان ،آرام جام،شیرین زبان،در کودکی!

قهرمان سر فراز قصهٔ مادر شدی..

در امامت چون محمد بی بدیلی یا علی

خار در چشمانِ کور دشمن ابتر شدی

جان تو جان محمد ،جان احمد جان تو

بر گل یاس نبوت مهربان همسر شدی

دشمنانت در احد در  بدر و خندق، انهزام

در به در شد دشمن دون، حضرت حیدر شدی

دومی پرچم فکند و رو به صحرا الفرار

با اشارات محمد ، فاتح خیبر شدی

فاتح خیبر شدی ،چون فاتح دلها بودی

مرتضی ای ،بو ترابی،شافع محشر شدی

شرح اوصاف علی را بی گمان نتوان نوشت

ای تو «مخلص» ،عاشقانه، کمترین نوکر شدی

شاعر:مهدی_خاکی

اشعار ناب آئینے

shere_aeini

امام_علی مدح_امام_علی غدیر_عیدبزرگ_ولایت

امام_علی مدح_امام_علی

غدیر_عیدبزرگ_ولایت

بازهم بعد از نمازِ خود شدم

گرمِ قرآن خواندنِ بی قاعده

ناگهان فکرِ مرا مشغول کرد

آیه ی پنجاه و چارِ مائده

غرقِ خود بودم صدوده ثانیه

دین و دنیایَم پُر از ابهام شد

بود غوغایی درونِ سینه ام

یاعلی گفتم دلم آرام شد

آیه مهرومحبت چیست جز

این که ما دورِ وجودِ حیدریم

از محبَّت خارها گُل می شوند

هرکجا نام علی را می بَریم

بی گمان در جرگه ی مستانِ او

هرکسی عاری ز مَن مَن نیست ، نیست

آری آری جزوِ یارانِ علی

بی گمان هرکَس فروتن نیست ، نیست

بر کویرِ سینه ی ما از ازل

بارها باریده بارانِ علی

آن گروهی که خدایَم وعده داد

چیست غیر از وصفِ یارانِ علی

حَق علی ، اوّل علی ، آخر علی

دین علی ، مسجد علی ، منبر علی

دل علی ، دلجو علی ، دلبر علی

مِی علی ، ساقی علی ، ساغَر علی

حَق علی ، کعبه علی ، قرآن علی

سَر علی ، سرور علی ، آقا علی

پس اگر که خسته جانی هی بگو

یاعلی و یاعلی و یاعلی

حیدرِ کرار ، مَردِ بی فرار

صاحبِ یکتای شمشیرِ دو دَم

مردِ خندق ، مردِ خیبر ، مردِ بَدر

قهرمانِ حمله های پُشتِ هم

شاهِ مردان حیدرِ دُل دُل سوار

پهلوانی مهربان و دل رحیم

پادشاهی که قَدِ او هیچگاه

خَم نشد جُز پیشِ طفلانِ یتیم

آن که یارانش همه می ایستند

روبه روی زورگو پُر زورتر

خاکی اند اما همیشه بوده اند

پیشِ مغرور از خودَش مغرورتر

آیه ی پنجاه و پنجِ مائده

مستیِ نابِ مرا تکمیل کرد

وصفِ مولا در دو آیه پُشتِ هم

شکِ من را به یقین تبدیل کرد

بعدِ قرآن خواندنم دیدم که آه

در دلِ این آیه ها او منجلیست

زیرِ لب گفتم که آری راست گفت

آن خداوندِعظیمی که علیست!

شاعر:محسن_کاویانی

اشعار ناب آئینے

shere_aeini

فرمود که یادگار من بین شما تا روز حساب، عترت و قرآن است

http://uupload.ir/files/qqyw_%D9%81%D8%B1%D9%85%D9%88%D8%AF_%DA%A9%D9%87.jpg

فرمود که یادگار من بین شما

تا روز حساب، عترت و قرآن است

باید که به هر دوشان تمسک جویید

این راه نجات اصلی انسان است

من کنت مولا فهذا علی مولا

حلول عید ولایت و امامت را که به شکرانه‌ تکمیل دین و تتمیم نعمت همگان با عرشیان و فرشیان است، محضر شما و همه‌ی مسلمانان تبریک و تهنیت عرض می‌نماییم

مدیریت وبلاک

امام_علی مدح_امام_علی غدیر_عیدبزرگ_ولایت

امام_علی مدح_امام_علی

غدیر_عیدبزرگ_ولایت

خان عطاش پیش چه کس باز باز نیست؟

یا با کدام بنده ی خود همطراز نیست؟

گفتم به دل از او بطلب حاجتی و گفت :

بخشیده او!به عرضه ی حاجت نیازنیست

"بنده" اگر بگویمش او را جفا بود

گرکه"خدا"خطاب شود هم،جواز نیست!

از بزم ذوالفقار کسی زنده بر نگشت

میدان شیر،عرصه ی گرگ و گراز نیست

مدحش همینقدر که به هستی به غیرِ او

کس لَنگر و پناه دِه و چاره ساز نیست

این را به شاهدان غدیرش خبر دهید

مانند مرتضی احدی در حجاز نیست

کوزه کجا کشیدن دریا کجا،دریغ!

گوش غریبه محرم هر سرّ و راز نیست

فرض محال "هرسه" درست اند، لیک آه

"جایی که آب هست تیمم مجاز نیست"

شاعر:

محمد_کابلی

اشعار ناب آئینے

shere_aeini

امام_علی مدح_امام_علی غدیر_عیدبزرگ_ولایت

امام_علی مدح_امام_علی

غدیر_عیدبزرگ_ولایت

هر آن مجنون که مُهر مِهر حیدر خورده تقدیرش

نخ چادر نماز حضرت زهراست زنجیرش

فرستاده کتابی را در آن مدح علی گوید

خدا با إِنَّما و هَل أتیٰ و تین و تطهیرش

به حکم "لافتی إلا علی..." دیگر جهان هرگز

نه می بیند شبیهش را، نه حتی مثل شمشیرش

فقط با نان جو سر کرد آنکه فتح خیبر کرد

کجا آن قوت و این قوّت، ملائک مات تکبیرش

دعا بر جان مادر می کند هرکس محب اوست

رسید از دامن مادر به قلب طفل تأثیرش

چنان از نام او مستم، گرفته یاء آن دستم

علی نامش چنین کرده، چه خواهد کرد تصویرش

کند صید دل این صیاد قابل با شمایل هم

که خالش دانه، مو لشکر، کمان ابرو، مژه تیرش

برای کوی او رفتن، گرسنه مانده ترجیحاً

به جز او را نمی خواهد گدای چشم و دل سیرش

علی هرجا رود بالا، شود حجت تمام آنجا

چه باشد شیر میدان و چه باشد طفل بی شیرش

شاعر:

مرضیه_نعیم_امینی

اشعار ناب آئینے

shere_aein