وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)
وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

گفته بودم که غمت مالِ من است


http://uupload.ir/files/6l5l_%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%87_%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%85.jpg

گفته بودم که غمت مالِ من است

جفت چشمانِ تو اموالِ من است

گفته بودم بخدا می برمت...

بی تو رفتن غمِ امسالِ من است

این زمستان که به من تلخ شده

سوزِ مرگی ست که در شالِ من است

بعدِ رفتن همگی دور شدند...

جز همین سایه که دنبالِ من است

من که دیگر ورقم رو شده و...

شاهِ بی عاطفه تک خالِ من است

شوقِ پرواز و سفر حالِ تو و...

بغض و ماتم زدگی حالِ من است

مرگِ آرام که اقبالِ تو شد

مرگِ بی مرگِ تو اقبالِ من است...

T.k

همیاران آسایشگاه معلولین و سالمندان گیلان-رشت (خیریه)

ای کوفه چه ساکت و خموشی

ای کوفه چه ساکت و خموشی

خاموشی و سخت در خروشی

ای مسجد کوفه کو امامت

محراب علی سرت سلامت

ای پیر مریض کو طبیبت

ای منبر کوفه کو خطیبت

سجادۀ لاله گون مولا

انداخته گل زخون مولا

امروز که آبرو گرفتی

از خون علی وضو گرفتی

ای زندگی ات تمام تاریخ

مظلوم ترین امام تاریخ

کو مالک اشترت علی جان

سلمان و ابوذرت علی جان

مشتاق رخ حبیب بودی

بی فاطمه ات غریب بودی

بشکافت چو فرق نازنینت

شمشیر گریست بر جبینت

خون تو روانه از جبین بود

پاداش محبت تو این بود؟

ای زخم تو زخم آفرینش

بگریسته بر تو چشم بینش

ای خاک نشین آسمانی

ای عرش مکان لا مکانی

اطفال یتیم داغدارند

امشب همه چون تو بی قرارند

خون گشته روانه در عزایت

از چشم یتیم بی غذایت

با قتل تو آه آه کوفه

خیزد ز درون چاه کوفه

زخم تو به فرق مرهمت بود

پایانگر دورۀ غمت بود

از "فزت برب" توست معلوم

راحت شدی ای امام مظلوم

آیینۀ دل ، شکستۀ توست

محراب ، به خون نشستۀ توست

تا هست به سینه ها غم تو

تقدیم تو اشک "میثم" تو

شهادت آقا امیرالموئمنین(ع)

برتمامی شیعیان جهان تسلیت باد.

شهادت یعسوب الدین عماد الاتقیا مولی الموحدین لنگر آسمان و زمین اسدالله الغالب امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام

شهادت یعسوب الدین عماد الاتقیا مولی الموحدین لنگر آسمان و زمین اسدالله الغالب امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام  بر پیشگاه امام زمان (عج) و شما همراهان گرامی تسلیت عرض می نمایم.

" از زبان حضرت زینب(س)"

اندک اندک غم پرواز تو باور کردم

یک دل سیر نگاهت دم آخر کردم

گریه بر زردیِ روی تو و بستر کردم

یاد آن میخ در و کوچه و مادر کردم

عمق زخم سر تو آمده پای ابرو

میکند زخم سرت گریه به زخم پهلو

آتشِ داغ تو بر جانِ نگاهم کردند

تو چه گفتی؟که همه خانه نگاهم کردند

شاعر:محمد کیخسروی

کانون مداحان یاس کبود استان گیلان

https://t.me/yas_kabod_gilan

درد دل امیر المومنین (ع)

درد دل امیر المومنین (ع)

درد دلهام برای تو حسین بسیار است

بسته ام بار سفر چشم به راهم یار است

خوشی عمر مرا بود به نه سال فقط

بعدِ زهرا علی از دست فلک بیزار است

ابن ملجم به خیالش که مرا کُشت ولی

قاتل اصلی من ضرب در و مسمار است

حسن از کوچه چه دیدست که لکنت دارد

که هنوزم که هنوز است دلش بیمار است

به ابالفضل سپردم که کنارت باشد

او گرفتار تو و در همه جا غمخوار است

بیشتر از همه دلواپس زینب هستم

که به هر شهر اسیرِ سرِ هر بازار است

زیور آلات به همراه مبر کرب و بلا

اُلفت مردم کوفه به طلا بسیار است

kamal3131

*هفت بند از شاعران راه راه با موضوع دزفول و خرمشهر مظهر ایثار و مقاومت*

*هفت بند از شاعران راه راه با موضوع دزفول و خرمشهر مظهر ایثار و مقاومت*

دزفول و خرمشهر ای از خاک و خون برخاسته

از آهِ تان انا الیه راجعون برخاسته

هر گوشه ای فریاد از عشق و جنون برخاسته

تا پرچمی از «حا»و«سین»و«یا»و«نون» برخاسته

گلگون شده روی شما از خون مردان بارها

ردی است بر جسم شما از پنجه ی کفتار ها

ای مظهر مردانگیَت قامت بهنام ها

ای از شهادت، نوجوانانت گرفته کام ها

با یک "جهان آرا" رساندی بر جهان پیغام ها

در آسمان ها آشنا، ای در زمین گمنام ها

بعد از گذشت سالها تلخیِ بی هم صحبتی

شد مونست آن گنبد و دیوار های خط خطی

جاری شده در رودها، خونِ سیاوش های تو

از سرخیِ این رودها خونین شده دریای تو

پیچیده در گوشِ زمان، فریادِ حق از نای تو

فرّ و شکوهِ دشمنان، مانده ست زیر پای تو

ویرانیِ تو مملکت را بی گمان آباد کرد

آری تو را از بندِ مستکبر خدا آزاد کرد

گشتند میثم های تو بر اهتزاز دارها

خونین شدی از خون پاک و سرخ این سردارها

شاهد بر این تاریخ شد، دروازه ها، دیوارها

خرّم شوی دیگر چونان، باغ و گل و گلزارها

خوناب شد دریاچه ها، از خون سرداران تو

صد حیف در آزادیت پرپر شده یاران تو

بر روی دل ها مانده داغ اینکه بودی مدتی

در دام دژخیمان بی رحم پلید پاپتی

ناموس ایرانی و دشوار است حتی ساعتی

داغ اسیری تو، بر این مردمان غیرتی

تا در امان باشی ز دستِ دست اندازان، وطن

در هر وجب از خاک تو رزمنده ای شد پاره تن

دزفول و خرمشهر را با کربلا آمیختند

خون جوانان وطن را روی صحرا ریختند

تا پرچم « جئنا لنبقیٰ » را به شهر آویختند

از غرش شیران ایران، روبَهان بگریختند

دزفول احیا گشت و خونین شهر هم آزاد شد

ایران به لطف حضرت زهرا حسین آباد شد

بر تارکت حک می کند تاریخ استحکام را

از عشق تصویری تماشایی و خونین فام را

ای دیده با چشمان خود از کربلا تا شام را

با قصد قربت سر بکش تکبیرة الاحرام را

سر می دهد سرباز تو از عشق بی شک با حسین

دزفول و خرمشهر با "انّا جنودک یا حسین"

بداهه سرایان:

مهدی پیرهادی، زهرا فرقانی

یاسر پناهی فکور

محمود حسنی مقدس

محمد محمدی، احد ارسالی

وطنز پایگاه شعر و ترانه طنز

vatanz_ir