نوبخت: رشد اقتصادی منفی را مثبت کردیم
گفته دولت نرخ رشد اقتصادی مثبت است
فارغ از هر گونه بازارِ کسادی مثبت است
اقتصاد ما ندارد رانت و تبعیض و فساد
اقتصاد ما به دور از هر فسادی مثبت است
اعتماد ما به آمریکاست، زین رو نرخ رشد
در جواب آنهمه خوش اعتمادی مثبت است
از نپال و چین گرفته تا پرو و آنگولا
وضع در داد و ستد با هر بلادی مثبت است
هستهای میچرخد و چرخ معیشت همچو آن
بورس هم این روزها در هر نمادی مثبت است
گر دو روزی هم کمی منفی شود شاخص بدان
منفیِ در منفی است آن، پس به شادی مثبت است!
انتقادی نیست در این نرخ رشد اقتصاد
فارغ از هر گونه حرف و انتقادی مثبت است
دوش با کابوس «دیبی» جستهام از رختخواب
زین سبب اشعار من امشب زیادی مثبت است!!
محمدعلی کمالی مقدم
سرخوشم با نگاه سرشارت عشق، ای خوشترین بهانۀ من
از پس سالیان دور و دراز همچنان شور جاودانۀ من
عشق ای گردش زمان و زمین با توام ای امانت سنگین،
فارغ از کوههای بیتمکین، بار تو ماند روی شانۀ من
نوجوانی و دفتری کاهی، یکطرف قلب تیرخورده و شمع
یک طرف چشم خونچکان و غروب، زینت شعر من، ترانۀ من!
از دل خاطرات من امشب، شاد و سرزنده میپرد بیرون
کودکی پرنشاط و بازیگوش، میدود در حیاط خانۀ من
آه...ای زندگی، چه بوده مگر، حاصل کل عمرم از تو به جز
کودکیهای عاشقانۀ من، عاشقیهای کودکانۀ من ...
#سعید_سلیمان_پور
السلام علیک یا صاحب الزّمان
گلی گم کردهام، میجویم او را
به هر گل میرسم، میبویم او را
گل من نِی بُوَد این و نه آنست
گل من مهدیِ صاحب زمان است
دلم اندر هوایش میزند پَر
شرر افکنده بر جانم چو آذر
خوش آن روزی که باشم یاورِ او
به مانندِ گدایان، بر درِ او
خوش آن روزی که من پروانه باشم
فدای آن گلِ یکدانه باشم
خوش آن روزی که من بر عهدِ دیرین
نثارِ او کنم این جانِ شیرین
الا ای گل، کجایی جان فدایت
چه باشد گر که گردم خاکِ پایت
ز دردِ انتظارت، جان به لب شد
تنِ فرسودهام در تاب و تب شد
بسی رفتند و مُردند از فِراقت
ندیدند در جهان، آن روی ماهَت...
«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج.»
غریب تنها
کلیپ شعردوش طنز
گفته که در دولت ما در اون حد
بابک زنجانی وجود نیومد
ب.ز. نبود، یه ب.ظا. کردن ردیف
مخفف برجام آقا ظریف
دلار آق جهانگیری، دال.جیمه
که ویژهی ژنخوبای حجیمه
یه حذف کارت سوخت و برگشتنش،
هزینههای روز مردِ زنش،
دو سه تا میم.جیم. و ه.ف.، یه میم.ه.
شکایتا تو فیفا و تو لاهه
کل اینا هم به کنار، یه استاد
با کلیدش وعدهی صد روزه داد...
امین شفیعی
گلابی
الا ای طوطی گویای اسرار
نگردی عینهو گاندو گرفتار
سرت سبز و دلت خوش باد جاوید
نگیرندت به دام کفر و انکار
سخن سربسته گفتی با حریفان
چه شد پس نابهسامانی بازار
به روی ما زن از ساغر گلابی
«گلابی» را ولش کن دیگر این بار
چه ره بود این که زد در پرده مطرب؟
دلش خون است و چونان بورس تب دار!
از این افیون که ساقی در مِی افکند
نه مرغی مانْد و نه دانی به انبار
خرد هرچند نقد کائنات است
گذشته نقدها از صد من a4
سکندر را نمیبخشند آبی
سبو را هرچه میخواهی نگه دار
بیا و حال اهل درد بشنو
نباش آقا شبیه در وَ دیوار
به مستوران مگو اسرار مستی
سلبریتی چه میداند ز تَکرار
بت چینی عدوی دین و دلهاست
فقط برجام تضمین دارد انگار
به یمن دولت تدبیر و امید
خدای وعدههای هی تلمبار
چهها آمد به جان بندگانت
خدایا گفتهام مشتی ز خروار
طاهره ابراهیمنژاد