وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)
وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

حضرت_زهرا #مدح_حضرت_زهرا

حضرت_زهرا #مدح_حضرت_زهرا

به نام نور، به نام مطهّر زهرا

برای عرض ارادت به ساحت دریا

نشسته‌ام بنویسم به نام مادر، تا

خدا مرا بنویسد به پای نام شما

اگرچه کمتر از آنم که یاورم باشی

خدا به امر خودش خواست مادرم باشی

شبی که سیب خدا از درخت عرش افتاد

خدا به نور خدا هدیه‌ای منوّر داد

به اذن خالق یکتا، زمین، زمان، فریاد:

پیامبر! قدم فاطمه مبارک باد

قیام کرد زمین، نور منجلی آمد

دلیل خلقت پیغمبر و علی آمد

خدا نوشت: بگویید مهربان‌بانو

خدا که صاحب باغ است؛ باغبان، بانو

قیامت است تمنّای این و آن، بانو

همیشه منبع الطاف بیکران! بانو!

اگر نفس بدهی، دست هم نمی‌خواهم

برای مدح تو گفتن، قلم نمی‌خواهم

عطای دست تو تفسیر کرده انسان را

بخاطر تو خدا وعده داده باران را

دعای نور تو تب‌دار کرده سلمان را

به باد داده دگر دودمان شیطان را

دعای نور بخوان، ما هم اهل ایرانیم

بخوان که ما همه ذریه‌های سلمانیم

دعا بخوان، پر جبریل را منوّر کن

کمی ملائکه را با خودت برابر کن

برای نافله، سجاده را معطر کن

خدا برای پیمبر نوشت: باور کن،

نگاه عرش به راز و نیاز فاطمه است

خلاصه نه، همۀ دین نماز فاطمه است

 

تمام قافله را وقف مرتضی کردی

همیشه شوهر خود را ز خود رضا کردی

و در جوار خدا، "جار" را دعا کردی

چه خوب دِین به همسایه را ادا کردی

هرآنچه را تو بخواهی، همان شود تقدیر

برای شیعۀ امروز هم قنوت بگیر

نظر به اینکه خدا بر شما نظر کرده

تو قبل خلقت آدم شدی نظرکرده

خدا وجود تو را منجی بشر کرده

علی کنار شما خستگی بِدَر کرده

غروب بود که خورشید تا سحر غم داشت

طلوع لحظۀ خندیدن تو را کم داشت

در آتشی که تمامیِّ خانه می‌سوزد

به جان خلق بیفتد، زمانه می‌سوزد

در آتشی که نشان، بی‌نشانه می‌سوزد

چرا قلم وسط شعله‌ها نمی‌سوزد؟

برای اینکه مزیّن به نام فاطمه است

و آتش از سرِ جبران، به کام فاطمه است

شاعر:حمید_رمی

اشعار ناب آئینے

shere_aeini

حضرت_زهرا #مدح_حضرت_زهرا

حضرت_زهرا #مدح_حضرت_زهرا

به نام عصمت داور سلام بر مادر

به نام احمد و حیدر سلام بر مادر

به نام نور به نام ملک به نام حور

به نام جنت و کوثر سلام بر مادر

به نام عشق به نام صداقت و پاکی

به نام نامی مادر سلام بر مادر

به نام روشنی مهر و ماه و آیینه

به نام جلوه گوهر سلام بر مادر

به نام آبی دریا و سبزی رؤیا

به نام سرخی آذر سلام بر مادر

به نام شبنم احساس شعر عاطفه ها

چو می چکید به دفتر سلام بر مادر

به نام آن گل پروانه خو که سوخت چو شمع

به پای طفل به بستر سلام بر مادر

به نام آن که رسد آدمی ز دامانش

به از ملائکه برتر سلام بر مادر

به نام چادر گلدار و مهر و سجاده

به نام ذکر مکرر سلام بر مادر

به نام آن که بهشت است سایه قدمش

و‌ گل از اوست معطر سلام بر مادر

به نام مادر موسی به نام آسیه

به نام‌ مریم و هاجر سلام بر مادر

به نام مادر اسلام بانوی ایمان

خدیجه رکن پیمبر سلام بر مادر

به نام فاطمه بنت اسد که در کعبه

شده است مادر حیدر سلام بر مادر

به نام ام ابیها و رکن اهل البیت

به نام زهره اطهر سلام بر مادر

به نام حضرت دریا که یازده گوهر

شدند بر شجرش بر سلام بر مادر

بنام مریم و طه و طور و قدر و فجر

بنام سوره کوثر سلام بر مادر

به نام عاطفه ی مادر و شفاعت او

میان عرصه محشر سلام بر مادر

بنام روضه مسمارو نوحه دیوار

بنام مرثیه در سلام برمادر

بنام کوچهٔ تنهایی بنی هاشم

به نام سیلی و... بگذر سلام بر مادر

بنام نائبه ی چارساله ی زهرا

بنام زینب مضطر سلام برمادر

به نام روضه ام البنین کنار بقیع

برای ساقی لشکر سلام بر مادر

به نام زینب و طفلان خفته در خونش

به پای عشق برادر سلام بر مادر

به نام شیر زن طف به نام ام‌وهب

که داد هم سر و همسر سلام بر مادر

به نام حسرت چشم رباب و گهواره

به نام مادر اصغر سلام بر مادر

به نام شیر پر از اشک روضه های حسین

به حلق تشنه خنجر سلام بر مادر

به نام خواهر از تل دویده تا مقتل

به نام بوسه به حنجر سلام بر مادر

به نام مادر از حال رفته در گودال

به نام کشته بی سر سلام بر مادر

به نام آه جگر سوز مادران شهید

به یاد لاله پرپر سلام بر مادر

به نام یک کفن و استخوان در تابوت

کبوتری که شده پر سلام بر مادر

به نام آنکه به مهدی است اسوهٔ حسنه

به نام حضرت مادر سلام بر مادر

شاعر:سعید_نسیمی

اشعار ناب آئینے

shere_aeini

حضرت_زهرا مدح_حضرت_زهرا

حضرت_زهرا مدح_حضرت_زهرا

دوبـاره شد وجود من اسیر و مبتلای تو

مثل همیشه شعرِ من دم زند از وفای تو

عرض ادب به ساحت شما روانه می کند

قافیه های این غزل خلق شده برای تو

مادر آب، می شود دعا کنی برای من؟

که رفته تا عرش خدا نوای ربّنای تو

تکّه نخی ز چادرت کاش نصیب من شود

حاجت من همین شده هرسحر از خدای تو

خاتم أنبیا(ص) خودش گفت به محضر شما

مادر من تـو هستی و پـدر شود فدای تو

شرح مقامتان فقط آیه ی وحی می شود

سوره ی کوثر هـدفش مدح تو و ثنای تو

خشت به خشت قلب من خورده سند به نامتان

گوشه چشمی بنما، دست من و عطای تو

عنـایتـی کـن و به مـن بـرات کـربلا بده

تو را قسم به زینب و شـهـید کـربلای تو

شاعر:

محسن_زعفرانیه

اشعار ناب آئینے

shere_aeini

غنچه خندید ولی باغ به این خنده گریست

غنچه خندید ولی باغ به این خنده گریست

غنچه آنروز ندانست که این گریه ز چیست

باغبان آمد و یک یک همه گلها را چید

باغ عریان شد و دیدند که از گل خالیست

باغ پرسید چه سودی بری از چیدن گل ؟

گفت پژمردگی اش را نتوانم نگریست

گریه ی باغ از آن بود که او میدانست

غنچه گر گل بشود هستی او گردد نیست

رسم تقدیر چنین است و چنان خواهد بود

می رود عمر ولی خنده به لب باید زیست

حضرت_زهرا مدح_حضرت_زهرا

حضرت_زهرا مدح_حضرت_زهرا

یک دل که نه ، صد دل شدم عاشق به حیدر

باید بکوبم دم به دم ،حلقه بر این در

عَقد مرا با مرتضی الَه بخوانده

من را کنار حضرت مولا نشانده

ناگه صدا آمد از آن دُر درخشان

احمد تلاوت کرد آیاتی ز  قرآن

احمد وکیل مرتضی ،الَه وکیلم

با  شوی  خود از کل عالم دست گیرم

عِقد مرا حیدر به روح و جسم و جان بست

عَقد مرا احمد درون آسمان بست

بس یک زره باشد صداق نقد زهرا

باشد خدا  نَک خطبه خان عَقد زهرا

مِهرم بود کوثر ،فرات و زم زم و نور

چِهرم به غیر از محرمان بوداست مستور

من کَعب عشقم، قبله حاجات و باور

اذن دخول خواند ، بیاید چون پیمبر

زینت بود بر منزل من پرچم نصر

وارث بود بر مظهر من صاحب عصر

این جان عالم بر فدای جان زهرا

دار و ندار ما همه قربان زهرا

زهرا نه تنها دخت پاک مصطفی(ص) بود

زهرا به ذات حق قسم  ، نور خدا بود

(مخلص)،!لوای فاطمه (س) مانند گنج است

دنیا بدون اهل بیت(ع)،رنج است ،رنج است

شاعر:مهدی_خاکی

اشعار ناب آئینے

shere_aeini