این شنیدم پدر به فرزندش
در شب عید داد آموزش
امشب آماده باش باش پسر
حمله ور می شوند چند ارتش
لشکری طالبان آجیلند
لشکری قاتل چلو و خورش
ظرف پر پرتقال خونی را
سر بُرند این گروهک داعش
جامه ی موز و سیب را بِدرند
میهمانان چاق چاقوکش!
اختلاط حماسه ها فرداست
رستم و پرسئوس و گیل گَمش
هر سه یکباره متفق شده اند
یورش آرند راس ساعت شش
گر بپرسد شش قدیم و جدید
بهر این پرسشش بزن بکُشش!
راهکار تو چیست ای پسرم
تا که پایان پذیرد این چالش
گفت فرزند با پدر که پدر
سر خود را گذار بر بالش
تا ز رویا رها شوی و دگر
نکنی هی خیال، پردازش
ما که در جیب های خالی مان
گرم پشتک زدن شده ست شپش
با چلو اختلافمان بسیار
با خورش اختلافمان فاحش
گشته ام خانه را و پسته که هیچ
نیست حتی ۲ تا نخود کشمش
میزبانیم و در پذیرایی
میز داریم و اندکی خوش و بش
فقر هم گر ببیند این اوضاع
چانه اش تا زمین بیاید کِش
این شنیدم پدر به فرزندش
در شب عید داد آموزش
امشب آماده باش باش پسر
حمله ور می شوند چند ارتش
لشکری طالبان آجیلند
لشکری قاتل چلو و خورش
ظرف پر پرتقال خونی را
سر بُرند این گروهک داعش
جامه ی موز و سیب را بِدرند
میهمانان چاق چاقوکش!
اختلاط حماسه ها فرداست
رستم و پرسئوس و گیل گَمش
هر سه یکباره متفق شده اند
یورش آرند راس ساعت شش
گر بپرسد شش قدیم و جدید
بهر این پرسشش بزن بکُشش!
راهکار تو چیست ای پسرم
تا که پایان پذیرد این چالش
گفت فرزند با پدر که پدر
سر خود را گذار بر بالش
تا ز رویا رها شوی و دگر
نکنی هی خیال، پردازش
ما که در جیب های خالی مان
گرم پشتک زدن شده ست شپش
با چلو اختلافمان بسیار
با خورش اختلافمان فاحش
گشته ام خانه را و پسته که هیچ
نیست حتی ۲ تا نخود کشمش
میزبانیم و در پذیرایی
میز داریم و اندکی خوش و بش
فقر هم گر ببیند این اوضاع
چانه اش تا زمین بیاید کِش
طنز باید فقط بخنداند
نقد و اصلاح را ولی ولِلِش...
محمدرضا درخشان
وطنزپایگاه شعر و ترانه طنز
vatanz_ir
به جهان سرور نوجوانان علی اکبرست
در خُلق و جمال شبیه پیغمبرست
رزمنده شیر دل و دلیر چو عباس حیدرست
نو گل فاطمه و پور حسین دلاورست
قامت رشیدش یادآور عباس اطهرست
روی چو ماهش چهره پیغمبرست
اوست دارای صفات نبی خاتم پیامبران
بهتر ست بگویم او پیمبری دیگرست
به روز ولادتش همه جا گلستان شد
منور گشت زمین و آسمان
به قدوم گلی که فرزندپور حیدرست
میلاد با سعادت
حضرت علی اکبر( ع) مبارک باد
حیدری_اوره
ArBaoGif
*سلبریتیون*
ای که از هر کجا خبر داری
تو بمیری چه توی سر داری؟
مثل تو عقل کل کجا باشد
که به هر منظری نظر داری
می پری توی ماجرا فورا
نکند جای پا فنر داری
خیری از تو نمی رسد به کسی
گرچه تصویری از بشر داری
در جواب دو انتقاد خفیف
شانزده خنجر و سپر داری
ادعا می کنی که اهل دلی؟
با همین قر که در کمر داری؟
وقت خدمت بگو کجا هستی
دِ بگو دِ اگر جگر داری
چند میگیری ای عزیزم تا
از اِفاضه تو دست بر داری
جان من کج نشین وراست بگو
سطح تحصیل معتبر داری؟
غیر گیر سه پیچ دادن تو
هنر دیگری مگر داری؟؟
قصد رفتن به غرب و امریکا
تو به شکل عنر عنر داری
توکه دائم در آن ور آبی
توکه هی عقده ی سفر داری
توکه ساحل شناس قهاری
توکه دریایی ازهنر داری
رسم انسانیت نمیفهمی
کمکی غیر دردسر داری؟
مثل سوریه و عراق تو هم
غیرت وهمت اینقدَر داری؟
میبُری عکس یک بسیجی را؟
به گمانت هنر منر داری
دستها را کمی بزن بالا
تو که اینقدر شور و شر داری
نکته ای با تو گویم و بروم
بشْنو گر عقل، مختصر داری
حرف حق در سرت فرو نرود
تا زمانیکه گوش کر داری!
بداهه سرایان:
عالیه رجبی،صامره حبیبی
زهرا صفری،زاهده شاد
مینا گودرزی
طنزیمtanzym_ir
میلاد گل سرسبد شاه جهان است
خاک قدمش تاج سر اهل جنان است
شیرینی نام علیّ اکبر لیلا
نقل دهن مجلس شیرین دهنان است
ای لیلی لیلای حرم، خوش قد و بالا
نام تو شروعی ست که آغاز اذان است
گفتیم که میلاد علی روز پدر بود
گفتند که میلاد تو هم روز جوان است
هم حیدر کراری و هم احمد مختار
چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است.
خجسته میلادبا سعادت
سرور باغ احمدی
آینه محمدی
شاهزاده حضرت علی اکبر(ع)
وروز جوان برتمامی عاشقان
آن حضرت مبارکباد
عذاب و محنت ِ دنیا؛ چه یکریز و درهم بود
برای ِ تو نمیدانم - برای ِ من که مُبهم بود
چه زود؛ موی ِ سر ِ آدم - شُده رنگ ِ سپید ِ گچ
ز ِ بس؛ داغو غمو غُصّه - همش همزاد ِ آدم بود
نه زجر میدادمان با رنج، بهیکباره جانمیبُرد
غم و اندوه ِ این دنیا؛ چه پیوسته - نمنم بود
اگر دنیا؛ پُر از انسانیت - مردانگی بودهاست
به تعداد ِ جوانمردان؛ همیشه نارفیق هم بود
همیشه حاکمان؛ با عیشو نوشو بزم سر کردند
بساط ِ ماتم و اندوه ِ ما؛ دائم - فراهم بود
دوای ِ درد ِ داراها ست؛ آش و مرغ و سوپ ِ جو
دوای ِ درد ِ تنگدستان؛ بُخور و آب ِ شلغم بود !
شُده "تزویر" و "زر"؛ درمانِ دردِ "زور" گوی ِ دون
و اشک ِ مادران؛ بر داغ ِ ما - مانند ِ مرهم بود !!
به روی ِ این زمین؛ از ابتدا خون ِ برادر ریخت
فراوان - بر سر ِ این خاک؛ برادر کُش، هنوزم بود !
نافِ اینزمین امروز؛ با کُشتار و غارت شُد بُریده
برایِ محو ِ خلقِ خویش؛ خدا گوئی - مصمّم بود !
چه دنیائی؟ پُر از وحشت - پُر از جنگو قساوت !
دختر ِ معصوم؛ با بمب ِ عروسکسان - همدم بود !!
چهخوب آدمنماهایِ زمینرا میشناخت، فرمود:
همهدنیا بسانِ کربلا - هر روز ِ ما؛ مثلِ محرّم بود
زمین جایِ قشنگی نیست - دلیلی بهتر از اینکه:
فلاکتمیرسید، دروازهیِ خوشبختی محکم بود !؟
چه دنیائی؟ پُراز گورِ جوان گردید، قبرستانیاش !
چه بسیار؛ بر سر ِ نسلِ من و تو - خاک ِ عالم بود !
خداوندا؛ تأمل کُن، دگر صبر و تحمّل رفته از کف
بلا گردد؛ فزون هر روز - مگر؛ درد و بلا، کم بود؟؟
چه فرقی میکند؛ جهنّم با بهشتت، خالقِ هستی !؟
نمیبینی؟ مگر - دنیای ِ ما؛ غیر از جهنّم بود !؟
حسن_جهانچی
۲۳ فروردینماه - ۱۳۹۸
HasanJahanchi