وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)
وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

سیزده بدر ، سال دگر

سیزده بدر ، سال دگر

هیچ کس نباشد در به در

از عشق و مهر و عاطفه

قلبی نباشد بی اثر

خاموش و سرد و ناامید

هرگز نباشد یک نفر

هرگز نیفتد یک درخت

از ضربه ی سرد تبر

از جنگ و خونریزی ، زمین

خالی بماند سر به سر

هرگز نماند کودکی

بی سایه ی سبز پدر

تنها دلی که عاشق است

باشد به هر جا معتبر

از جان پاک عاشقان

باشد جدا شر و خطر

چشم انتظار هر آن که هست

آید عزیزش از سفر

بی غصه باشند مردمان

سال دگر سیزده بدر

سیزده بدر مبارک

مادر

مادر

مادر ای تنهاترین شب زنده دار

مادر ای محبوبه  شب در بهار

مادر ای دشت شقایق در کویر

مادر ای عطر حقایق در مسیر

مادر ای پاکیزه دامن کوه درد

مادر ای رخساره ی تو زرد زرد

مادر ای گیسو طلایی ؛ نازنین

مادر ای ماه  خیالم ؛  مه جبین

مادر ای روشنگر شب های تار

مادر  ای  آرامبخش بیقرار

مادر ای هر بوسه  تو دلبری

مادر ای استاد مهر  و سروری

مادر ای آب حیات و ریشه ام

مادر ای روح تو در اندیشه ام

مادر ای تندیس عشق و ساد گی

رفیق بی کلک.

طنز تلخ نسخه خیلی جدید موسی و شبان

طنز تلخ نسخه خیلی جدید موسی و شبان

"دید موسی یک شبانی را به راه

کو همی گفت ای خدا و ای اله»

توکجایی تا بپیچم گوش تو

جِر دهم آن قیمتی تن پوش تو

روی بنزت خط کشم با خنجرم

بر در کاخت بکوبم با خرم

من نمی دانم چرا با ما لجی!

تا به کی آخر دورویی و کجی؟!

خشکسالی، زلزله،سیل و غبار،

این هم از وضع دلار و روزگار

هر پیازت کیلویی سیزده تومن

بعد این حرفی نزن اصلا با من

نامسلمان! این چه وضع زندگی ست؟!

غیر تو مسئول این اوضاع کیست؟!...؛

گفت موسی: وای استغفار کن

توبه از رفتار و این گفتار کن

کفر هم اندازه ای دارد؛ خلی؟!

کلّه ات پوک است، قطعاً منگلی؛

شد شبان ناراحت و فریاد زد

در بیابان هی دوید و داد زد

«وحی آمد سوی موسی از خدا

بنده ی ما را ز ما کردی جدا

تو برای وصل کردن آمدی

نی برای فصل کردن آمدی»

این شبان بینوا ایرانی است

کشورش در معرض ویرانی است

می رسد از هر طرف بحران و غم

من خودم هم توی کارش مانده ام

تا ببینم که چه پیش آید؛ برو

در بیاور از دلش، موسی! بدو!

«چون که موسی این خطاب از حق شنید

در بیابان در پی چوپان دوید

عاقبت دریافت او را و بدید

گفت مژده ده که دستوری رسید»

چون که در ایران به دنیا آمدی

بی مجازات است هر حرفی زدی

«هیچ آدابی و ترتیبی مجوی

هر چه می خواهد دل تنگت بگوی»

امام_کاظم مرثیه_امام_کاظم

امام_کاظم مرثیه_امام_کاظم

باب الحوائجم من و موسی بن جعفرم

صدها گره به کار من افتاد و مضطرم

کنج سیاه چالم و همچون گلم ولی

گلچین به ضربه های تبر کرد پرپرم

هر کس رسید دیدن من کرد اشتباه

چیزی دگر نمانده از این جسم لاغرم

از حلقه های سلسله خون می چکد،رضا

یکدم ببین که هست پر از زخم پیکرم

مرهم به روی زخم گذارد عدو،ولی

هر دم لگد به جای لگد خورد بر سرم

گفتم به او هر آنچه که خواهی مرا بزن

اما میاوری تو به لب نام مادرم

شد استخوان پای من از ضربه تا ولی

دیگر نخورد نیزه به گودی حنجرم

شاعر:

محمود_اسدی

اشعار ناب آئینے

shere_aeini

" چهارده صلوات "

" چهارده صلوات "

به محمد(ص)سبب خلقت دنیا صلوات

به محبت که نمود هدیه به دل ها صلوات

به علی(ع)شیر خدا آن شه مردان جهان

به وجودی همه پر گشته زتقوی صلوات

به تمامی عفاف ،فاطمه(س)آن دخت نبی

به همه حجب وحیا،عصمت زهرا صلوات

به کرامت به درایت به صبوری حسن(ع)

به کریمی که دهد حاجت دل ها صلوات

به حسین(ع)خون خدا آن شه مظلوم وغریب

به شهیدی که غمش شد به دل ما صلوات

به سجودی که نمود آن شه سجاد(ع)خدا

به عبادت که نمود حضرت حق را صلوات

به شکافنده هر علم و به باقر(ع) ،به خرد

به شعوری که نمود حل معما صلوات

به علمدارتشیع ،به صداقت به صفا

به امام جعفر صادق(ع) همه ازما صلوات

به نشاننده خشم،کاظم(ع) محبوس واسیر

به نه تسلیم شده بر ظلم وستم ها صلوات

به غریبی که غم ازدل ببرد قربت او

به رضا(ع)آن که ستاند غم دل را صلوات

به نهم اختر آسمان امامت ،به تقی(ع)

به جوادو همه جود کرم ها صلوات

به نقی(ع)هادی ما درره رستگاری ودین

به هدایتگر ما درره عقبا صلوات

به امامی که حسن،عسکری (ع)است نام خوشش

به ابا حجت حق،شاه نه پیدا صلوات

به وجود خوش آن مهدی(عج) پنهان زنظر

به عدالت که نماید همه برپا صلوات

در ثواب نشر این چهارده صلوات زیبا

در این روز عزیز سهیم باشیم

به سمت خدا

نشر_صدقه_جاریست