وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)
وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

اشعار بازگشت کاروان اهل بیت به مدینه –

اشعار بازگشت کاروان اهل بیت به مدینه

عبد الحسین مخلص آبادی

چشم بگشا و ببین همسفر بی سر من

باز هم آمده بالای سرت همسفرت

خواهرت معجر خود را به سرت بست ولی

نگرانم که چرا خوب نشد زخم سرت

آنقدر سوخته این صورت افسرده ی من

که کسی کرده کنیز تو خطابم آقا

حق نداری که تو این بار مرا نشناسی

مادر طفل صغیر تو ربابم آقا

مثل پروانه ببین دور و برم می  چرخند

همه زنهای حرم از سر دلداری من

قطره ای آب حرام دو لب خشک رباب

آسمان محو تماشای وفاداری من

کم نخوردم لگد اما به خدا خم نشدم

زیر آماج بلا  از تو حمایت کردم

پهلویی باز سپر شد که سرت را نبرند

همچو زهرا تن خود خرج ولایت کرد

نهضتت با سر تو خوب هدایت می شد

هیبت خواهر تو هیبت پیغمبر بود

دشمنت درد  مرا لحظه ای احساس  نکرد

گرچه بر روی دلم داغ علی اصغر بود

من قیامت جلوی حرمله را می گیرم

که کسی مثل تو اینجا دلی از سنگ نداشت

بشکند تیرو کمانت که کمانم کرده

طفلک کوچک من باتو سر جنگ نداشت

لحظاتی که نفس از بغلم پر می زد

بغلش کردم و دیدم بدنم می سوزد

بعد از آن بوسه ی آخر زلب عطشانش

هرشب از زیر گلو تا دهنم می سوزد

قول دادی که حواست به گلویش باشد

پاره ی جان تو خوابیده روی پاره تنت

باورم نیست پس از نبش مزارت دیدم

بند قنداقه ی او بسته شده بر کفنت

حق تو نیست که دور از وطنت خاک کنند

آخر ای کشته ی  بی سر کس و کاری داری

می کشم چادر خود را روی خاکت آقا

من بمیرم که چنین سنگ مزاری داری

بی تو از  شهر و دیارم به خدا بیزارم

من به شهرم بروم بعد تو اینجا باشی؟

تا قیامت سر این خاک زمینگیر توام

نه... روا نیست در این دشت تو تنها باشی

اشعار امام زمان(عج) – شب هفتم – سید مجتبی شجاع

اشعار امام زمان(عج) شب هفتم سید مجتبی شجاع

از دست فراقت گِله دارم، گله دارم

هر روز همین مسأله دارم، گله دارم

 جا مانده ترین لاله ی باغ شهدایم

دلتنگی صد قافله دارم، گله دارم

من داغ برادر به جگر دارم و سوزم

زین غم که از او فاصله دارم، گله دارم

بی کرب و بلا، هیچ دم آرام نگیرم

آقا دل کم حوصله دارم، گله دارم

از این که به پشت تو نخواندیم نمازی

وقتی که به لب نافله دارم، گله دارم

 ما هر چه که خواندیم، فقط بارش زهراست

گاهی که خیال صله دارم،گله دارم

یک نامه نشد تا که برایت بنویسم

صدها ورق باطله دارم، گله دارم

 عمری ست که با دیدن هر کودک در خواب

من پرسشی از حرمله دارم، گله دارم :

گیرم که زدی تیر، چرا خنده نمودی

صد زخم از آن هلهله دارم، گله دارم

السلام ای زاده موسی بن جعفرالسلام

السلام ای زاده موسی بن جعفرالسلام

السلام ای پاره قلب پیمبرالسلام

السلام ای ضامن آهو امام بحر وبر

السلام ای حامی دین پیمبر السلام

السلام ای مومنان رهنما ومقتدا

سیدی مولاسلام ا ای غریب آقاسلام

السلام ای

برمشامم می رسد هرلحظه بوی کربلا

بردلم ترسم بماند آرزوی کرببلا

تشنه آب فراتم ای اجل مهلت بده

تابگیرم دربغل قبرشهیدکربلا

ای زمین کربلا ای زمین کربلا

ای پادشاه خوبان، داد از غم تنهایی

ای پادشاه خوبان، داد از غم تنهایی
دل بی‌تو به جان آمد، وقت است که بازآیی
دایم گل این بستان شاداب نمی‌ماند
دریاب ضعیفان را در وقت توانایی
مشتاقی و مهجور، دور از تو چنانم کرد
کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی
ای درد توام درمان در بستر ناکامی
وی یاد توام مونس در گوشه تنهایی

بعد فوت مصطفی شد آن علی

بعد فوت مصطفی شد آن علی  

در پی تجهیز و دفن آن نبی
زیر سقفی دیگران گرد آمدند  

   تا امیری بی علی پیدا کنند
 
زآنجماعت گشت بوبکری امیر  

   این نبود عهد نبی روز غدیر
عهد کردند آن گروه اندر غدیر   

  در قبول اینکه مولا هست امیر
کیست مولا؟آنکه در یوم الغدیر   

  نصب شد از جانب حی قدیر
گفت پیغمبر،هر کس منم مولای او 

     بعد من باشد علی مولای او
نظر شما چیه؟