وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)
وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

دورهمی کرونایی

دورهمی کرونایی

بس دورهمی در کرونا می‌چسبد

دیدارِ غریب و آشنا می‌چسبد

مهمانی خاله و عمو و عمه،

همراه سعید و آتنا می‌چسبد

چون غرق عرق شدی و تب غصه نخور

چون با کرونا کمی شنا می‌چسبد!

دائم عسل و بخور و دود و دمنوش

آویشن و شلغم و سنا می‌چسبد

دائم بگشا دست دعا پیش خدا

«یا شافیِ» بین ربنا می‌چسبد

هنجار شکستن چه صفایی دارد

ننما به قواعد اعتنا.. می‌چسبد

وقتی کرونا سر زده مهمانت شد

رفتن به کما یا به فنا می‌چسبد

فرشته پناهی

#وطن_امروز

وطنز بهترین شعرهای طنز

vatanz

بگو غلط کردم

بگو غلط کردم

"رجب" تو ِاند جفایی چرا نمی‌فهمی

یکی ز جو زده‌هایی چرا نمی‌فهمی

تویی که گشنه گدایی چرا نمی‌فهمی

نمی‌رسی به نوایی چرا نمی‌فهمی

از این نمد که کلاهی به تو نمی‌ماسد

بدان که پول سیاهی به تو نمی‌ماسد

دوباره ملعبه دست این و آن شده‌ای

توهمی شده‌ای و بلای جان شده‌ای

برای قبر خیالی چه روضه خوان شده‌ای

شبیه آدمی افسوس خردوغان شده‌ای

چه اشتباه بزرگی! چه جاده‌ی لیزی!

سر و تهت که یکی شد نمک نمی‌ریزی

ارس به تو پر و بالی نمی‌دهد ِاشَّک!

مجال خواب و خیالی نمی‌دهد ِاشَّک!

به قدر یک تف خالی نمی‌دهد ِاشَّک!

اجازه‌ای به شغالی نمی‌دهد ِاشَّک!

تو حقه بازِ که بودی؟ بگو غلط کردم!

زبان درازِ که بودی؟ بگو غلط کردم!

صامره حبیبی

#وطن_امروز

وطنز بهترین شعرهای طنز

vatanz

بداهه‌ی شاعران راه‌راه تقدیم به پرستاران فداکار ایران‌زمین

بداهه‌ی شاعران راه‌راه

تقدیم به پرستاران فداکار ایران‌زمین

مخصوصا یگانه پرستار باشگاه

جناب آقای محمد محمدی:

پرستارا، نگارا، نازنینا

تویی همکار دکتر ابن سینا

ندارد فرق مردی یا که بانو

چه هاشم، چه محمد، چه مبینا

برایت می‌نویسم شعر نابی

به آهنگی لطیف و زیر زمینا

کرونا آمد و رقصنده گشتی

دیرام دام دام دارام دیم دام درینا

و اَنتَ نورُ عینی یا ممرّض

و مصباحٌ بهذا السرزمینا

وَ اَنتَ خیر صدیقٍ لَنا، پس

محبت‌های انت، لَنْ نَسینا

شدی بر آتش قلب مریضم

پرستارا چنان ماءً معیناً

چنان در زندگی زحمت کشیدید

که رفته اسمتان جزو اوشینا

برایت میخرم از بین گل‌ها

گل شیپوری و یک شاخه مینا

فقط ترسم که از این سختی کار

شوی آخر کچل مثل کولینا

کویدِ نوزده مغلوب سعیت

بر آن سعی و تلاشت آفرینا

تویی شایسته‌ی جام سوپر لیگ

نه بارسا و یوونتوس و رجینا

به وقت درد و بیماری چو باشی

فروکش می‌کند آدرنالینا

فشار کار را با سعی بسیار

تحمل می‌کنی ای آهنینا

در این اوضاع سخت اقتصادی

گرفتاری شُدید از دست اینا

هزینه می‌شود از کیسه‌تان باز

برای دختر زار و غمینا

به همکاران بگو بعد از تعاریف

کلامی از حقوقامون نگینا

تو عشقم هستی و با قرصِ احساس

به بالینِ منِ زار و غمین آ

پرستار تبم تا که تو باشی

شکم را پر نمودم چیپس لینا

نشد دکتر شوی پس در دلت ماند

به بیمارت بگویی هی: «بگین آا»

تو حوری یا پری ای مه جبینا

تو را دیدم و چشمم گشت بینا

پرید از کله‌ی من برق صد فاز

به پا شد در درونم آتشینا

میان درد وتب آرام گفتم

خداوندا برایم آستینا

اگر از خانه‌ات آواره‌ات کرد

ولی «باخانمانی»، چون «پرین» آااا

در آن پوشش شبیه کله قندی

به خود تزریق کن این انسولینا

تو اهل آسمانی ای پرستار

تومثل هدیه‌ای اهل زمینا

دوای ماست مهر بی‌مثالت

نه این دیکلوفناک و آسپرینا

تو هر داروی تلخی که بریزی

به حلقومم، بود چون انگبینا

تویی در جنگ رویاروی امراض

نشستی هر مرض را در کمینا

فداکاری، شجاعی، قهرمانی

پرستاری‌ست شغلی بس ثمینا

خلاصه نازنینا بهترینی

از آن بهترتر از بهترترینا

الهی دور باشد از تو ویروس

نیاید چین به رویت مه جبینا

بداهه سرایان:

حامد سنگونی، سید محمد صفایی نویسی

زهرا آراسته‌نیا، فریبا رئیسی

مهدی امام رضایی، محمد علی کمالی مقدم

احد ارسالی، سوده سلامت، فرشته پناهی

مینا گودرزی، زهرا فرقانی

احمد رفیعی وردنجانی، زاهده شاد

سارا رمضانی، محدثه مطهری

محمود حسنی مقدس.

وطنزبهترین شعرهای طنز

vatanz_ir

دوباره دورهمی قشون فامیل است

دوباره دورهمی قشون فامیل است

و کیفشان همه کوک است و عیش تکمیل است

شدند متفق القول تا خراب شوند

هجوم متفقین با حضور چرچیل است

تمام دار و ندارم «کعصف ماکول» است

زمان حمله‌ی پیروز لشکر فیل است

دو معده‌ی یدک آورده‌اند انگاری

رژیم و چربی و پرهیز نیز تعطیل است

در این مقابله تیمور لَنگ، لُنگ انداخت

که حجم این همه تخریب، کار صد ایل است

دلم چو پسته شکسته و طرح لب‌هایم

شبیه پسته‌ی خندان ظرف آجیل است

ببین که جاری خوش تیپ من پس از امشب

دو ماه متصل آواره‌ی تردمیل است

گرفتم آخر شب فال حضرت حافظ

به خنده گفت که حافظ غلام فامیل است

بخند شاعر و این یک دقیقه را خوش باش

چه وقت غرغر و تفصیل این اباطیل است

بدان که عمر تو امشب دراز خواهد شد

بپا ز حرص نمیری که بس خز و خیل است

زهرا فرقانی

وطنزبهترین شعرهای طنز

vatanz_ir