سالها در انتظارم بی قرارم دل فگارم
لیک تویی آینه روی خد ا آقا بیا
شیعیانت هست ملول ماه زهرا کن حلول
ای همه مرآت حق یوسف زهرا بیا
ای گل آزرده ام ای صفا مروه ام
کن ظهور یبن الحسن کوثر با با بیا
پیش توشرمتده ام بس که عصیان کرده ام
این همه عصیان من عفو کن مولا بیا
مهدی صاحب الزمان راس به داد شیعیان
ذوالفقار در کف بگیر محشر کبری بیا
ساقی ساغر بیا یوسف مادر بیا
شد جهان در اضطراب فاتح دنیا بیا
بوسه بر رویت زنم شانه گیسویت زنم
گل بریزم روی پات گلشن گل ها بیا
بس بُود هجران تو قحطی شد کنعان تو
همچو یعقوب کور شد مجنونت آقا بیا
قطعه قطعه شد دلم ای تمام حاصلم
امروز فردا مکن شاخه طوبی بیا
ناطق قرآن ما حیدر دوران ما
از برای انتقام مادرت زهرا بیا
آه آتش بار ما دیده خونبار ما
از برای کوچه هاست قاتل اعدا بیا
مادرت را میزنند حیدرت را میبرند
با غلاف تازیان سیلی پس حالا بیا
بازوی حیدر که بست بازوی مادرشکست
مادرت گفت پشت در مهدی زهرا بیا
مادرت در کوچه ها عمه زینب کربلا
هر دو سیلی خورده اند شاهد فردا بیا
ای شه عالی نصب زینبت بود تشنه لب
یا رثالات الحسین پرچمت بالا بیا
جد مظلومت حسین عالمی را نور عین
شمرو آمد بر سرش خنجرش بُرّا بیا
پیش چشم زینبت ارباََ اربا بیا
ای کریمی شو خموش زینبش رفته زهوش
یک سفر در اربعین کاروان ما بیا
Be_Sooye_Zohoor
جاده ای تا ظهور
می شود فاطمه پریشانش
می رسد دست او به دامانش
می کند افتخار در محشر
زایر اربعین به ایمانش
مرز را ، عشق دین به هم زده است
دلبری مهجبین به هم زده است
عجبی نیست اگر که عالم را
زائر اربعین به هم زده است
من که شاگرد دینی ات باشم
عاشق هم نشینی ات باشم
می دهی تو اجازه ام آقا
زائر اربعینی ات باشد
مثل عبدی حقیر می آیم
عاشق و سر بزیر می آیم
اختیاری ندارم از خود من
دست من را بگیر می آیم
تا جهان را نوشت و بر پا کرد
کربلا را بهشت دنیا کرد
عشق ملیونی حسینی را
اربعین می شود تماشا کرد
این فقط پا به جاده رفتن نیست
یک ملاقات ساده رفتن نیست
می رسی تا خدا درنگ نکن
این فقط یک پیاده رفتن نیست
ساکن شهر کربلا تو حسین
راه زیبای تا خدا تو حسین
مطمئنم که عاقبت روزی
می کشی اربعین مرا تو حسین
از مدار غمت گریزی نیست
در جهان مثل تو عزیزی نیست
عشقِ میلونیِ حسینی ها
در ازای غم تو چیزی نیست
گفتی که نشان مومنینت باشد
هر شیعه که زائر زمینت باشد
والله قسم به روز محشر هم بُرد
با زائر روز اربعینت باشد
در غمت من سرور می بینم
من فرج را نه دور می بینم
از نجف تا به شهر کرب و بلا
جاده ای تا ظهور می بینم
شاعر:حجت الاسلام موحدی
takbeyti110
متن:
http://arbaeen.ir/en/news-details/162/
شعر #ظهور #جاده #فرج #کربلا
پیاده روی اربعین
ArbaeenIR
هله ای مردمان بهپا خیزید
که رسیدهاست آن زمانی را
آمد از راه موسم و طرب و
پایکوبی و شادمانی را
سخت باید که جستجو بکنید
دهن خویش را اتو بکنید
همهجا ذرهبین فرو بکنید
اثری نیست از گرانی را
چون دلار اوفتاده از سکه
نفت در سفره میکند چکه
عصمتش شد گچی و صدتکه
صد دلاری است یک تومانی را
عبد حق نیست بندهی گندم
شکر نعمت کنید ای مردم
مرگ برجام، از ته این خُم
سهمتان نیست استکانی را
هرکه دارد بهسر هوای بهشت
بزند سر به بانک، جای بهشت
درصد سود جامهای بهشت
پیر را میکند جوانی را
به سیاوش قسم که جان گوگوش
بیشتر از ابی به وقت خروش
میکند شیخ انقلاب فروش
پس هر صحنه جانفشانی را
شجریان کمی بخوان دشتی!
غرق نشتی است عرشهی کشتی!
میبرد ناخدای نامَشتی!
همه را زین سرای فانی را
پهلوانپنبههای گرم شوآف
لافها میزنند زیر لحاف
کم نگردد مگر به قرص... برنج!
تب این دولت روانی را
گر تو قرآن بر این نَمَط خوانی
ببری رونق مسلمانی
شاعر خیرهسر، سرت انگار
بر تنت میکند گرانی را
الغرض! وعدههای مسئولین
مثل راء ردیف این غزل است
حرف مفت است و برنمیتابد
ذوق این لغزش زبانی را
بارالها دعای خستهدلان
سخت درماندهی اجابت توست
ما همه خستهایم و درمانده
برسان منجی جهانی را
سیدمحمد جواد میرصفی
وطنزبهترین شعرهای طنز
vatanz_ir
ای کله زرد خبره ی تولید سوتی
دارند شوتت می کنند از بس که شوتی
در بین کشورها شدی منفور و مهجور
در عصر یخبندان شبیه یک بلوطی
کفتاری اما رفتهای در جلد یک خر
پیدا نشد در رایهای تو ثبوتی!
باور نداری مردمت دیگر ندارند
حتی میان سفره قوت لایموتی
حق بشر را گفتهای احقاق کردی
انگار اما مثل قبلا در سکوتی
ویروس افتاده کنون در سیستم تو
تو یک ربات شوم محتاج ریبوتی
بتمن شده در دام تاریکی گرفتار
در تار گیرافتاده مرد عنکبوتی
سوزانده ای دنیای ما را گرچه اما
سوسوی تو خاموش خواهد شد به فوتی
مثل همان دهها نماد برده داری
اکنون تو هم با کله در حال سقوطی
محمدحسین رحیمی
وطنز بهترین شعرهای طنز
https://t.me/joinchat/AAAAAEROn3SJtl3g7meniA
بداهه مخاطبان وطنز
به همراه شاعران راه راه در خصوص
فداکاریهای کدخدا
در حمایت از بشر مست و پریشان، کدخدا
چاک داده بهر آزادی گریبان، کدخدا
می چکد از هر کجایش صلح و انسان دوستی
بس که سوراخ است چون سردوش سوبان، کدخدا
بیقرار است و جهان هم بیقرار از دست او
گوییا دارد همیشه کک به تنبان، کدخدا
می رود کشور به کشور با کلاس و لاکچری
میزند آروغ آزادی انسان، کدخدا
با الاغش گاه جفتک میزند بر اهل ده
گاه ده را می کند با فیل ویران کدخدا
شد دهات از لِنگ بیقانونِ قانونش خفه
با شرارت میزند بر طبل بحران، کدخدا
اهل آذینبندی و تزیین کشورهاست، او
عشق آتشبازی است و بمبباران کدخدا
حامی حق حقوق شهروندی در جهان
در عراق و سوریه مخصوصا ایران کدخدا
دستگیر و حامی اقشار محروم و ضعیف
از فلسطین تا بلندی های جولان کدخدا
با سلاحش صلح بخشیده به حکام عرب
ماستها را ریخته توی فسنجان، کدخدا
وعده داده عدهای را باز با طنازیاش
گول مالیدهست بر فرق مریدان کدخدا
گفت مسئولی که هر چه میدهد بر ما خدا
میدهد ما مستمندان را دوچندان، کدخدا
هیچ امیدی برای گوسفندان نیست، چون
گرگ بدذاتیست در سیمای چوپان، کدخدا
عاقبت بدبختی و بیچارگی تقدیر اوست
میرود در گور همچون موشه دایان، کدخدا
بداهه سرایان:
مینا گودرزی، مهدی امام رضایی
مهرداد قربانی، امین بهاریزاده
یحیی سلطانی، سیدمحمد صفایی
مجید سهیلی، زهرا فرقانی
محمود حسنی مقدس
سارا رمضانی، صامره حبیبی
احمد رفیعیوردنجانی، حامد سنگونی
وطنز بهترین شعرهای طنز