وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)
وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

آب حیات

آب حیات

آب حیات منست خاک سر کوی دوست

گر دو جهان خرمیست ما و غم روی دوست

ولوله در شهر نیست جز شکن زلف یار

فتنه در آفاق نیست جز خم ابروی دوست

داروی مشتاق چیست زهر ز دست نگار

مرهم عشاق چیست زخم ز بازوی دوست

دوست به هندوی خود گر بپذیرد مرا

گوش من و تا به حشر حلقه هندوی دوست

گر متفرق شود خاک من اندر جهان

باد نیارد ربود گرد من از کوی دوست

گر شب هجران مرا تاختن آرد اجل

روز قیامت زنم خیمه به پهلوی دوست

هر غزلم نامه‌ایست صورت حالی در او

نامه نوشتن چه سود چون نرسد سوی دوست

لاف مزن سعدیا شعر تو خود سحرگیر

سحر نخواهد خرید غمزه جادوی دوست

دیوان اشعار سعدی

غزل شماره  105

یاعلی مدد

yaa_haagh

بداهه شاعران راه راه درموردازدواج

بداهه شاعران راه راه درموردازدواج

هیچ آدمی اندازه ی بنده عذب نیست

با این حساب اصلا اگر گِریَم عجب نیست

در بازی "با سر پریدن بین مرغان"

بین رفیقانم کسی جز من عقب نیست

دایم به ذکر ربِّ هَب لی زوجةً خوب!

جز این دعایی بر لبم هر روز و شب نیست

مال و جمال دختران خیلی مهم است

دیگر از این پس دوره ی اصل و نسب نیست

مد گشته بوتاکس و ژل و اکستنشن و لاک

اما کسی دنبال خط و خال لب نیست

هر جا  که  من  رفتم  برای  خواستگاری

گفتند:نه!...آیا که این دور از ادب نیست؟

(جوراب جان! قبل از رجب، زن می‌ستانم

روز پدر اصلا مگر ماه رجب نیست؟)

اینهم برای زن گرفتن شد بهانه

هیچ آدمی،مثل عذب،فرصت طلب نیست

باید بگیرم همسری خوب و خداجو

در دین ما واجب تر از این مستحب نیست

وزن و قد و اندام و این ها هم مهم نیست

بنده ملاکم متر و باسکول و وجب نیست

آن دلبری را که نظر کردم بگیرم

تولید ایران است بیروت و حلب نیست!

از اهل ایمان است لکن در عروسی

فتوا دهد یک ذره دیم دام رام طرب نیست!

خواهم سمرقند و بخارا را ببخشم

صد حیف دیگر خال هندو روی لب نیست!

گفتم به او بانو! برای خانه سازی

در جیب زار و خسته ام پولِ حلب نیست

با این گرانی جای شیرینی و شربت

باشد زمان عقد ما خرما عجب نیست

مهریه را کی داده است و کی گرفته؟

امید دارم بانویم اهل رکب نیست!

گفتم برایش جان دهم قابل ندارد

دیدم که او حتی برایم اهل تب نیست

از ازدواجم تا کنون نیمش ردیف است

من طالبم دلبر ولی اهل طلب نیست!

زن نظم بخشِ زندگی بوده همیشه

سردرگمی هایِ من آری بی سبب نیست

بداهه سرایان:

محمدحسین رحیمی

مهدی امام رضایی، احد ارسالی

طاهره ابراهیم نژاد

محمود حسنی مقدّس

فهیمه انوری، یاسر پناهی فکور

آیا از نخواندن شعر طنز خوب رنج می برید؟!

vatanz_ir

دل خوش از آنیم که حج میرویم

دل خوش از آنیم که حج میرویم

غافل از آنیم که کج میرویم

کعبه به دیدار خدا میرویم

او که همینجاست کجا میرویم؟!

حج بخدا جز به دل پاک نیست

شستن غم از دل غمناک نیست

دین که به تسبیح و سر وریش نیست

هرکه علی گفت که درویش نیست

صبح به صبح در پی مکر و فریب

شب همه شب گریه و امن یجیب!

ولادت_رسول_اکرم

ولادت_رسول_اکرم

عطرِ گل روی تو را گل ، آرزو داشت

یوسف هر آنچه داشت ، رویت ،مو به مو داشت

بر هر پیمبر حسرت دارای ات ماند

یعقوب همچون دخترت را آرزو داشت

تطهیر می شد هر چه با تو دست می داد

در سجده ات انگار سجاده وضو داشت

تا می شدی در بین مردم آفتابی

خورشید ، خورشیدی دگر در روبرو داشت

با دوستش الحق چه خواهد کرد ، محشر

با دشمنش وقتی که برخوردی نکو داشت

صلی علی احمد بر آل پاک احمد

آمد محمد ،  تهنیت ، آمد محمد

صد شکر ما چون بوذر و مقداد وسلمان

آورده ایم از مهربانیِ تو ایمان

ازجذبهٔ چشمت مگر محروم بوده؟

آنکس که با شق القمر گشته مسلمان

با آنکه خاکستر به رویت ریخت آقا

آورده ایی در خانهٔ او روی خندان

از صبر تو در دین حق مات است یعقوب

ای رحمة لِلعالمین ای حضرت جان

فرعونیان بی کعبه گردیدند دیگر

بر بت کشیدی با عصایت خط بطلان

دشمن تو را در جنگ وقتی با علی دید

از زندگی کردن دگر می شد پشیمان

وقتی طلایه دارِ نسلت گشت زهرا

نومید شد دیگر ز دست خلق ، شیطان

شاعر:حامد_آقایی

اشعار ناب آئینے

Shere_aeini

ولادت_رسول_اکرم

ولادت_رسول_اکرم

ما مسلمان و به این دین زبانزد هستیم

تا به آخر به همین راه مقید هستیم

مبدا لطف خدا حب تو باشد قطعا

با همین عشق همه عازم مقصد هستیم

همه با شور و شعف نام تو را می خوانیم

چون همه در طلب رافت بی حد هستیم

گنبد سبز تو را کاش ببینیم آقا

آرزومند همین مسجد و گنبد هستیم

همگی ریزه خور سفره ی سلمانیم و

پس نمک خورده ی دستان محمد هستیم...

شاعر:

محسن_زعفرانیه

اشعار ناب آئینے

Shere_aeini