ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
«خسته ام بس ڪه به دل دیده ام آزار عزیز»
از خــودم خستــه ام و از همـه بیـزار عزیز
همـه ے حنـجـره هــا لاف محبـت زده انـد
گشتــم و نیـست ڪـسے یـار ِ وفـادار عزیز
دردم این است تفاوت نڪند نوش و نیش
بس محبـت شـده بـا منـت بسیــار عزیز
گلـه هـا دارم از ایـن بخت سزاوار نبود
ازگلستـان جهـان سهـم دلــم خـار عزیز
سینه ام را بشڪافید پر از حرفم و درد
چه ڪنم نیست ڪسے محرم اسرار عزیز
هـرڪسے آمـده بـر زخـم دلم زخـم زده
زخـم بسیــار ولے نیست پرستار عزیز
هرطرف مینگرم لشگرغم حمله ور است
روز روشن شده است در نظرم تار عزیز
پدری با پسری گفت به قهر
که تو آدم نشوی جان پدر
حیف از آن عمر که ای بی سروپا
در پی تربیتت کردم سر
دل فرزند از این حرف شکست
بی خبر از پدرش کرد سفر
رنج بسیار کشید و پس از آن
زندگی گشت به کامش چو شکر
عاقبت شوکت والایی یافت
حاکم شهر شد و صاحب زر
چند روزی بگذشت و پس از آن
امر فرمود به احضار پدر
پدرش آمد از راه دراز
نزد حاکم شد و بشناخت پسر
پسر از غایت خودخواهی و کبر
نظر افگند به سراپای پدر
گفت گفتی که تو آدم نشوی
تو کنون حشمت و جاهم بنگر
پیر خندید و سرش داد تکان
گفت این نکته برون شد از در
«من نگفتم که تو حاکم نشوی
گفتم آدم نشوی جان پدر»
«مولانا عبدالرحمن جامی »
رباعیات صلوات به مناسبت مبعث خاتم الانبیا
حضرت محمد مصطفی (ص) «سری سوم»
ما جسم و محمد امین روح حیات
هم روشنی قبر به هنگام ممات
ذکرش همه نور است و پر از عطر بهشت
برخاتم انبیا محمد صلوات
محدثه مطهری
بر روشنی نگاه احمد صلوات
تا نام نبی به خاطر آمد صلوات
با عشق علی و فاطمه هر لحظه،
بر خاتم انبیا محمد صلوات
فاطمهسادات پادموسوی
شیرین شدهاند کامتان با شکلات؟
با نقل و گز و کلوچه و آب نبات؟
خواهی که دهانتان شود شیرینتر؟
بر خاتم انبیا محمد صلوات
محمدعلی جعفری ندوشن
تا از دل هر خطر شوی رد صلوات
بفرست به قصد عشق، بیحد صلوات
اعجاز کند به هر زبانی، این ذکر
بر خاتم انبیا محمد صلوات
محمدعلی کمالیمقدم
آری که حدیث قدسی است این کلمات
پیچیده میان آسمانها و کرات
هر دم ز همان عطر بهشتی خدا
بر خاتم انبیا محمد صلوات
مرضیه قاسمعلی
خاتم شده مبعوث که آید برکات
احمد شده نامش جمیع حسنات
گفته ست فرشته با خدا هر ساعت
بر خاتم انبیا محمد صلوات
سجاد فرخنژاد
وصف تو بود رایحهای از نفحات
یا نغمه دلخوشی ز بیحد نغمات
هر کس به امید نمی از یم گوید
بر خاتم انبیا محمد صلوات
فریبا رییسی
سرچشمه پرفروغ خیر و برکات
ای جامع بینظیر جمله حسنات
هر کس ببرد ارث ز خویت گوید
بر خاتم انبیا محمد صلوات
فریبا رییسی
شق القمر زمین خاکی و کرات
یاسین و علق مظهر نور کلمات
نور تو به هر دلی بتابد گوید
بر خاتم انبیا محمد صلوات
فریبا رییسی
ای نام شما دلیل خیر و برکات
ای ذکر رجزهای علی در غزوات
کوری دو چشم دشمنانش گویم
بر خاتم انبیا محمد صلوات
محمدرضا هادیزاده
ای اقرا تو معجز کل کلمات
ای حمد تو برتر از تمام حسنات
پاداش بهشت میبرد هرکس گفت:
بر خاتم انبیا محمد صلوات
محمدرضا هادیزاده
وطنز | بهترین شعرهای طنز
عاقبت خاک شود حسن جمال من و تو
خوب و بد میگذرد وای به حال من و تو
قرعه امروز به نام من و فردا دگری است
میخورد تیر اجل بر پروبال من و تو
مال دنیا نشود سد ره مرگ کسی
گیرم این کل جهان باشد از آن من و تو
هرمرد شتربان اویس قرنی نیست
هر شیشه ی گلرنگ عقیق یمنی نیست
هرسنگ و گلی گوهرنایاب نگردد
هر احمدومحمود رسول مدنی نیست
برمرده دلان پند مده خویش میازار
زیراکه ابوجهل مسلمان شدنی نیست
جایی که برادر به برادر نکند رحم
بیگانه برای تو برادر شدنی نیست
#مولانا