ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
ما بدین در نه پی نفت سیاه آمدهایم
بهر تقدیم دو کشتی به سپاه آمدهایم
مهنا صادقی و حافظ
از هر غلطی که سر زد از من، توبه
از ژست گرفتن چو بتمن توبه
یک آن به سرم زد از تو دزدی بکنم
زین کوفتن آب به هاون توبه
فرشته پناهی و خواجه نصیرالدین طوسی
تیرهروی و گنده همچون خیک نفت
دزد خود شد لخت و ضایع گشت و رفت
حسن اویسی و ملک الشعرای بهار
من آن رندم که گیرم از شهان باج
بپوشم جوشن و بر سر نهم تاج
ولی ایران چنان زد توی گوشم
که دائم میروم در راه، قِیقاج
مهدی پیرهادی و باباطاهر
الا یا ایها الساقی غلط کردم شدم یاغی
نمیگردد دگر تکرار تا عمرم بود باقی
فرشته پناهی و حافظ
حقوق نفت شمال و جنوب خاصه ماست
تو نیز آب بریز آن مکان که میسوزد
حسن اویسی و ملک الشعرای بهار
اگر سردار ایرانی رها سازد خِر ما را
نخواهم گشت بعد از این دگر دور و برِ ایران
فرشته پناهی و حافظ
ز ایران بیامد دمادم سپاه
شده بخت دزدان چو نفت سیاه
محمد صبوریان و فردوسی
گاهگاهی در دلم یک باره طوفان میشود
بادبان کشتیام انگار ویران میشود
عرشه تا افتد به دست افسران پارسی
پوشک سربازهامان غرق باران میشود
فرشته پناهی و سرخوش پارسا
حیران شدهی گریهی پنهانی خویشم
در عرشهی کشتی زده او خنده به ریشم
زهرا محبی و محمد شیخی
گر به طوفان میسپارد یا به ساحل میبرد
نفت را بردارد و این نفتکش را پس دهد
محمود حسنیمقدس و سعدی
چنین گفت رستم به اسفندیار
برو نفتکش را سه سوته بیار
ابراهیم صفایی و فردوسی
وطنز | بهترین شعرهای طنز