ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
کلاهی که رفته از سر
شیخ شبی خسته و دلگیر بود
غرق تفکر، پی تدبیر بود
خواست گشایش به وجود آورد
راه ضرر بسته و سود آورد
چون که در بودجه را بسته دید
باز درآورد ز جیبش کلید
دفتر خود را دل شب باز کرد
ضربهی کاری زدن آغاز کرد
تا به سحر یکسره کاوش نمود
لایحهای تازه تراوش نمود
لایحه را صبح چو تحویل داد
مورچه در قامت یک فیل داد
گفت بود لایحهای با هدف
وقت زیادی سر آن شد تلف!!
مستند و علمی و واقعگرا
بهتر از آن نیست، به جان شما
بس که نوشته شده ریز و دقیق
موی به درزش نرود ای رفیق
منسجم و در جهت توسعهست
هیچکس آن را نتواند گسست
شک ننمایید که با این حساب
نان رود از سفره و آید کباب
بیخودی از لایحه تقدیر کرد
منتقدان را چو لودر زیر کرد
بعد چنین گفت به دلواپسان
خرده مگیرید به اجزای آن
نعره کشید از سر غیظ و عناد
سوی جهنم برو ای بیسواد
صحبت پایانی و ختم کلام
درد نیارم سرتان والسلام
لایحهی دولت شیخ بنفش
میبرد از سر کُلَه، از پای کفش
حسن اویسی
https://rahrahtanz.ir/24838-2/
وطنز بهترین شعرهای طنز
vatanz_ir