وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)
وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

این شعر فوق العاده زیبا تقدیم به تمام دهه چهل، پنجاه و شصتی ها که حالا خود ساخته ترین پدر و مادرای ایرانند

این شعر فوق العاده زیبا تقدیم به تمام دهه چهل، پنجاه و شصتی ها که حالا خود ساخته ترین پدر و مادرای ایرانند :

من پُرم از خاطرات و قصه های کودکی

این که روباهی چگونه می فریبد زاغکی!

قصّهٔ افتادنِ دندانِ شیری از هُما

لاک پشت و تکّه چوب و فکرهای اُردکی!

قصّهٔ گاو حسن، دارا و سارا و امین

روزٍ بارانی، کتابٍ خیسٍ کُبری طِفلکی!

تیله بازی در حیاط و کوچه و فرشِ اتاق!

بر سرِ کبریت و سکه، یا که درب تَشتکی!

چای والفجر و سماور نفتیِ کُنجِ اتاق

مادرم هرگز نیاورد استکان بی نعلبکی!

داستانِ نوک طلا با مخمل و مادر بزرگ!

در دهی زیبا که زخمی گشته بچّه لَک  لَکی!

هاچ زنبور عَسل، نِل در فراق مادرش!

یادٍ دوران اوشین و نقطه های برفکی!

هشت سال از دورهٔ شیرین امّا تلخِ ما

پر ز آژیرِ خطر  با حمله های موشکی!

تا کجاها میبرد این خاطره اکنون مرا

کاش میرفتم به آن دورانِ خوبم، دزدکی!

یاد آن دوره همیشه با من و در قلبٍ من

من به یاد و خاطراتت زنده ام، ای کودکی!

دفتر‌ٍ مشقِ دبستانم ببین

پر ز مُهرِ آفرین،‌ صد آفرین!

راستی آن دفترِ کاهی کجاست؟!

عکس حوض آبِ پُر ماهی کجاست؟!

باز آیا ریز علی ها زنده اند؟!

در حوادث جامه از تن کنده اند؟!

کاش حالا ‌خاله کوکب زنده بود!

عطرِ نانش خانه را آکنده بود!

ای معلّم خاطر و یادت بخیر

یادِ درسِ آب بابایت بخیر!

هر‌ کجا هستید، هستی نوش تان!

کامیابی گرمیِ آغوشتان!

همکلاسیهای سالِ کودکم

دسته‌گلهایی ‌ز یاس و میخکم!

باز از دل میکُنم یادِ شما

یادِ قلبِ سادهٔ شادِ شما ‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

تقدیم به همه دوستانی که خاطراتشون زنده شد

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.