وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)
وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

امام_حسین شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب

امام_حسین

شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب

آنقدر با تیغهاشان  سر زمین انداختند

پای  سرها چندتا پیکر زمین انداختند

این جماعت رحم در دلهایشان انگارنیست

در بر دلدارها دلبر زمین انداختند

بعد ذبح کودک  تشنه به دست حرمله

صید را کشتند  و بال و پر زمین انداختند

خنجر کند و دل سنگ و هجوم ضربه ها

رگ رگ خشکیده ی حنجر زمین انداختند

با دم  شمشیرها اجر رسالت شد ادا

هر کجا بوسید پیغمبر زمین انداختند‌

تا سر خورشید  بر نی رفت اهل آسمان

سیل اشک از  چشمهای  تر زمین انداختند

هر کسی اندازه وسعش از این پیکر ربود

غارتش کردند و یک  پیکر زمین انداختند

خیمه ها نا امن شد از بعد آنکه لشکری

دسته جمعی ساقی لشگر زمین انداختند

آستین پاره شد جای حجاب و پوشیه

وقت غارت چادر و  معجر زمین انداختند

کوفه و شام و خرابه مجلس شوم یزید

یک پدر را پیش یک دختر زمین انداختند

خیزران میخورد بر لبها و با هر ضربه ای

چند دندان پای تشت زر زمین انداختند

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.