وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)
وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

باید بشود اینجا، یک مرکز درمانی!

باید بشود اینجا، یک مرکز درمانی!

برگشته سوی چشمِ هر کور، به آسانی

صد چیز شگفت‌انگیز، رفته‌است ز دست تو

تا روی بگردانی، تا کله بجنبانی!

یک دختر دانشجو، ماتیک زده، آن‌را

تا زیر دماغ خود، مالیده به داغانی

پوشیده لباسی جلف، هرچند که تحریم است

پیچانده حراست را، چون بابک زنجانی

از دود علاء‌الدین، عاصی و فراری بود

آنوقت همین خانم، هه‌هه! شده قلیانی!

چنگیز زده این ترم، سیبیل کلفتش را

زد سایه و پنکک، شد، گوگولی و مامانی!

حل کرد دو تا تمرین، تا نمره دهد استاد

استاد نشد خامش، افتاد به خرخوانی

کافور کمک کرده، کمتر بشود عاشق

هر حوریه خواهد شد، یک خواهر ایمانی

روی سخنم با توست، بعله، خود خوشحالت!

دانشجوی خوبی که، شنگولی و خندانی!

یا جزوه‌ی پارمیدا، یا مهوش و آرشیدا

دنبال چه فرمولی، در جزوه‌ی آنانی؟

یا در پی معشوقی، یا در پی معشوقی!

جوینده‌ی دانش باش، دانشجوی چاخانی

لطفا ننما غرغر، از وضع خراب کار

تو کاربلد باشی، بیکار نمی‌مانی!

فهیمه انوری

وطنز | بهترین شعرهای طنز

vatanz_ir

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.