ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
تقدیم به پیشگاه حضرت اباعبدلله (ع)
تو را به جام ازل ریخت تا ابد باشی
تو را سرشته که مثل خودش صمد باشی
نماز خواندی و پشت سرت ملک صف بست
زمین و عرش شده زیر پرچمت، یکدست
بلند مرتبه شاهی، بلند مرتبه ماه
برون کشید جهان را ز قعر ظلمت چاه
تو مروهای، تو صفائی، تو کعبه و طوری
تویی چراغ هدایت سفینهی نوری
بهشت گوشهی چشم شماست، آقاجان
جهنم آذر خشم شماست، آقاجان
سلام من به تو و آیه های کهف و رقیم
سلام من به تو و آن سر به نیزه مقیم
«حسین» گفتم و جان شد پر از محبت تو
شفاست نام تو، دارلشفاست تربت تو
به سمت و سوی تو آقا، فرار خواهم کرد
به «تو» تمام جهان را دچار خواهم کرد
تمام هستیام از گوشهی نگاه شماست
چراغ راه من خسته، روی ماه شماست
حبیبوار به پایت بیفکنم جان را
هزار بار به پایت بیفکنم جان را
بیا مسامحتاً عاقبت بخیرم کن
و عاشقانه صدایم کن و زهیرم کن
ذبیح تشنهی خشنود از مرارتها
چشیدی از لب جام بلا چه محنتها
شبیه سورهی والفجر، شب شکافتهای
و نقش واقعه بر لوح سینه یافتهای
پس از شهادت عباس، سینهزن شدهای
غریب و بیکس و تنها، چنان حسن شدهای
شمیم موی تو را، چنگها نفهمیدند
زبان رأس تو را، سنگها نفهمیدند
به گِرد روی تو گردید، خانهی کعبه
«حَجَر» سیاه به تن، روی شانهی کعبه
و کعبه رخت عزا تا ابد به تن کرده
چو دید جسم تو را «بوریا» کفن کرده
همین که غرق به خون، پیکرت زمین افتاد
به چهرهی ملکوت از غم تو چین افتاد
نشست شمر به سینه، به دست او خنجر
کشید چادر خود را، به صورتش، مادر
یقین که خون تو، خون خداست ای خورشید!
که خون سینهی تو، سمت آسمان بارید
تمام سورهی حق، آیه آیه نازل شد
ورق ورق همه اسناد فتنه باطل شد
چه خیر میکنی ای شاه بین این جنجال
که دست پُر همه برگشتهاند، از گودال
رکاب غرق به خون شد سپس نگین افتاد
اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد
سیاه شد همهی دشت، خیمه غارت شد
درست ساعت سه، در جهان قیامت شد
بداهه سرایان:
فهیمه انوری
ناهید رفیعی، فرشته پناهی
زهرا آراسته نیا، علیاکبر مدرسزاده
سیدمحمد صفائی
ایمان قیلاویزاده، طاهره ابراهیم نژاد
مینا گودرزی، سوده سلامت
وطنزبهترین شعرهای طنز
vatanz_ir