ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
ای «گلآقا»، ای گل آقای عزیز!
ای سراپا بینش و فهم و تمیز
نامهام امروز دارد بوی نفت
با قلم افتاده توی جوی نفت
یا زمین نفتی شده یا آسمان
در حقیقت یا که هم این و هم آن
«نفت» این معجون بدبوی سیاه
تیره از او قلب ماهی تا به ماه
«نفت» این آتش فروز جنگها
«نفت» این ویرانگر فرهنگها
«نفت» آتش میزند بر هرچه هست
هر چه گویم باز هم الحق کم است
«نفت» اگر در زیر خاک ما نبود
قصهی اسکندر و دارا نبود
شاید اسکندر خبر از «نفت» داشت
کان زمان در کشور ما پا گذاشت
گفتگوی «فهد» یا «صدام» نیست
صحبت از مصر و عراق و شام نیست
«نفت» سازد «بوش»ها را«یاأخی»
هر عروسی را کنیز مطبخی
نفت در هر گوشه محشر میکند
آنچنان را آنچنانتر میکند
سرزمین ما «گلآقا»پرور است
گر نگویم از همه جابرتر است،
میتوانم گفت مردانی بزرگ
هست در این ملک و ایمانی بزرگ
نفت ما سرمایههای ایزدی است
عشق ما، ایمان ما هم سرمدی است
نفت ما هرگز نگردد جنگساز
میشود با لطف حق «فرهنگساز»
آرزو دارم بمانی جاودان
از بد ایّام یکسر در امان
آرزو دارم که در سال جدید
عشق باشد همدم ما با امید
عید را امسال زیبا کردهای
«لال»ها را هم تو «گویا» کردهای!
نامههای بلبل گویا به #گل_آقا/ نامه شماره ۲
وطنزبهترین شعرهای طنز
vatanz_ir