وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)
وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

محتکر را پیش چشمم چون مجسّم می کنم

محتکر را پیش چشمم چون مجسّم می کنم

یادی از ابن‌زیاد و ابن‌ملجم می کنم

غصه و غم‌های عالم می‌نشیند بر دلم

تا نظر بر روی آن بی‌درد بی‌غم می‌کنم

تا به من آهسته گوید نرخ جنس خویش را

مثل آهو ناگهان از قیمتش رم می‌کنم

گر به دست من فتد روزی زمام اختیار

روی همچون سنگ پایش را کمی کم می‌کنم

می‌فروشم جنس‌هایش را به نرخ دولتی

پشت آن بی‌درد را از بار غم خم می‌کنم

عکس او را می‌گذارم بر سر هر چار راه

بعد از اینش بیش از این رسوای عالم می‌کنم

هر بساطی را که بهر ما فراهم کرده است

بدتر از آن را برای او فراهم می‌کنم

الغرض، آن لعنتی افتد به چنگ من اگر

آنچه او در کار من کرده است، من هم می‌کنم

گل_آقا

شماره دوم

سه شنبه 27 فروردین 70

وطنزبهترین شعرهای طنز

vatanz_ir

vatanz_ir

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.