وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)
وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

جوان عزب و شیخ

جوان عزب و شیخ

دوش با ما گفت شیخی فاضل و اهل ادب

از چه رو ماندی برادر جان تو تا این سن عزب؟

بعد پرسید از چه رو ول‌معطلی و یالغوز؟

گفتمش زیرا... به این علت... از این رو... زین سبب!

گفت بستان همسری تا ما درآریم از عزا

با ولیمه این شکم‌ها را، به امر مستحب

گفتمش ای شیخ، کو شغلی مناسب تا که من

عاقبت جام وصال دلبری آرم به لب!

سکه بالا رفته حتی در توانم نیست که

مهریه گردد یکی با رمز اللهُ وَهَب

شیخ در این وضع وانفسا طلا و نقره هیچ!

کی توان بگرفت یک انگشتر از جنس حلب؟

توی صف زنبیل بنهادم برای اخذ وام

در تمام بانک‌ها و در تمامی شعب

آه از فکر اجاره خانه بهر نوعروس

دود برخیزد ز سر، در تن بیفتد لرز و تب

عمه خانم جسته یک حوریه از فامیلشان

مادرم هم زد به نامم، دختر دایی رجب

مریم و سارا و نسرین توی اینستاگرام

دختر همسایه، دخترخاله، منشی مطب

خواستگاری هرکجا رفتم نمی‌دانم چرا

خرج من کردند یک اردنگی از روی غضب

جعبه شیرینی و دسته‌گلم از دست رفت

آخرش هم خوردم از بابای آن دختر رکب

طی شد ایام جوانی‌ بی‌وصال و دیگران

داده‌اندم پیر بی‌زن در میان خود لقب

بس که فکر همسرم، در خواب دارم چند زن!

بی‌گمان این هست از آثار گرمی رطب!

چارتا زن! چارخانه! به چه رویایی است این

هی بچرخم در میان خانه ها با Alt و Tab !

نه، ولش کن! چار همسر، چار تا نیش زبان!

چار لشکر غصه و دردسر و غمباد و تب!

مهریه‌هاشان کند محبوس من را عاقبت

هفت قرن و شصت و یک سال و سه ماه و چار شب!

چون به او گفتم ز سختی های امر ازدواج

دست بر ریشش کشید و گفت: ای بابا! عجب!

برد دست خویش را بالا به سوی آسمان

باعث و بانیش را بنواخت با نفرین و سب

گفت بوده بر همین منوال دائم روزگار

نیست کاری در جهان بی سختی و رنج و تعب

گفتمش ای شیخ داری دختری در دست و بال؟

ناگهان زد زیر خنده شیخ دانای جلب!

گفت آری می‌شناسم دختری اهل هنر

نیک خو، باخانواده، مهربان و با ادب

غم مخور من خود برایت آستین بالا زنم

می‌پزم آشی برایت، روش روغن یک وجب

پس به جورابم که سوراخ است دادم صد امید

عاقبت زن می‌ستانم قبل از ماه رجب

قبل روز مرد باید زن گرفت و مرد شد

در امور اقتصادی بنده‌ام فرصت‌طلب

بارالها منتی بر ما بنه قسمت نما

دلبری خرپول و بافرهنگ و با اصل و نسب

بداهه‌سرایان: مهدی امام‌رضایی

زهرا فرقانی، امین شفیعی

یاسر پناهی‌فکور، علی‌اکبر مدرس زاده

فرشته پناهی، سوده سلامت

محمود حسنی‌مقدس، فریبا رییسی

محمدعلی کمالی، حامد سنگونی

صامره حبیبی، فاطمه ‌سادات پادموسوی

طاهره ابراهیم نژاد، فهیمه انوری

مینا گودرزی

وطنز پایگاه شعر و ترانه طنز

vatanz_ir

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.