وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)
وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

حمید و اقدس و شیما و سیروس

حمید و اقدس و شیما و سیروس

همه رد داده‌اند از ترس ویروس

نه ترسی که کمی آشفته باشند

خفن، نابودگر، در حد ناموس

یکی شلوار خیسی دارد از ترس

یکی با عمه‌هایش گشته مأنوس

دل شیما از این غصه کباب است

که اقدس را نکرده بی‌هوا بوس

حمید از دوری سیروس غمگین

غذایش غم‌پلو با طعم افسوس

«به هر جا بنگرُم کوه و در و دشت»

کسی بنشسته با استایل مأیوس

شده روز خلایق روز وحشت

همه شبها شده شبهای کابوس

نه تنها شهر ما بر باد رفته

جهان از لاس وگاس و لندن و روس

پر از ویروس ترس و اضطراب است

نه ویروسِ کوویدِ پَست و منحوس

تدبر کن در این اوضاع بی ریخت

چرا دنیا کشیده دنده معکوس؟!

چرا برکت ز دنیا قهر کرده؟

چه حرفی دارد این نحسی ملموس؟

کسی میگوید ای انسان مغرور

لجوجِ ضایعِ بی‌مزه‌ی لوس

«مکن کاری که برپا سنگت آیو

جهان با این فراخی تنگ» شد، بوس!

علی‌اکبر مدرسی‌زاده

وطنزبهترین شعرهای طنز

https://t.me/joinchat/AAAAAEROn3SJtl3g7meniA

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.