به مناسبت شهادت سرلشگر حاج_قاسم_سلیمانی
لب ما بعد تو سردار دگر خندان نیست
کو دو چشمی که ز داغ و غم تو گریان نیست؟
بعد از این فاجعه دیگر همگان میدانند
که عدو پشت نقابش پس از این پنهان نیست
هرکسی اَنگ زَنَد بر تو و بر افکارت
لایق اسم و مقام و نسبِ ایران نیست
بی سبب نیست که دور از وطنت تیر زدند
کشتن شیر دراین بیشه خون آسان نیست
خنجری بر کمر کشور ما خورد ، ولی
هر که از پشت زَنَد ، مرد و یلِ میدان نیست
به خداوند قسم ، منتقم خون توییم
دشمنان خوب بدانند ، که این پایان نیست...
شاعر:عرفان_استادحسین
اشعار ناب آئینے
shere_aeini
به مناسبت شهادت سرلشگر #حاج_قاسم_سلیمانی
صبحگاه جمعه را عطر سمن پاشیده اند
عطر پونه روی برگ نسترن پاشیده اند
خون غیرت زد جوانه در سویدای فلق
در دیار عاشقان مشک ختن پاشیده اند
یاد داغ سرخ و راه سبز و طوفان کبود
در قلوب کربلایی مرد و زن پاشیده اند
پرچم سردار دلها ، بیرق عباس را
بوسه داد و بر زمین عقد پرن پاشیده اند
در و فیروزه ، زبرجد و عقیق عاشقی
در نجف،لبنان ،دمشق وتا یمن پاشیده اند
ماند دستی که وصالش را جلوتر اخذ کرد
آیه ی تطهیر بر زیبا بدن پاشیده اند
دلبران آسمانی چون سلیمان زمان
بذر وحشت بر دل هر اهرمن پاشیده اند
آشنایان گوهر سرچشمه اخلاص را
باعروج سینه سرخان درسخن پاشیده اند
شاعر:مجید_صبوری
اشعار ناب آئینے
shere_aeini
به مناسبت شهادت سرلشگر #حاج_قاسم_سلیمانی
قسم به یک یک رگهای سرخ غیرت ما
قسم به مشت گره کردهی جماعت ما
قسم به کینهی این بغض در گلو مانده
قسم به چشم پر از خون و اوج نفرت ما
قسم به اشک یتیمان و مادران وطن
قسم به آتش این داغ بی نهایت ما
قسم به دشمنی بین آدم و ابلیس
قسم به سجده ی ناکرده و عداوت ما
قسم به خون شهیدان که خط قرمز ماست
قسم به قاسم و سردار استقامت ما
قسم به لحظهی شیرین انتقام و قصاص
قسم به تک تک تیک تاک های ساعت ما
قسم به آن که صدا می زند «انا المهدی»
قسم به کاسه لبریز صبر و طاقت ما
به تیغ تیز درون غلاف آماده
به لحظه ای که به پا می شود قیامت ما
به شیرهای رها گشته از غل و زنجیر
به لحظه ای که فرا می رسد شهادت ما
ز تیغ ما به سلامت به در نخواهد رفت
گلوی دشمن ترسو و بی شرافت ما
شاعر:سیدحسن_صفاری
اشعار ناب آئینے
shere_aeini
سرودههایی در سوگ جانباختگان هواپیمای اوکراینی:
«پرندهها همه در آسمان غبار شدند...»
پرندهها همه در باد، تار و مار شدند
نگاهها همه از اشک، جویبار شدند
مرا ببخش اگر واژههای معصومم
خبررسان خبرهای ناگوار شدند
مرا ببخش اگر روزنامهها امروز
گریستند و غریبانه سوگوار شدند
کسی مرا برساند به آخرین پرواز
رسیدهها همه رفتند و ماندگار شدند
رسیده و نرسیده هزار واژۀ تلخ
برای مرثیهای آتشین، قطار شدند...
بیا بنفشه بکاریم دستهدسته کبود
برای باغچههایی که بیبهار شدند
خبر درشت، خبر سنگدل، خبر این بود:
پرندهها همه در آسمان غبار شدند...
https://tn.ai/2180784
Tasnimnews
صف ما از صف اشرار جداست
شعری اخیرا توسط یک هموطن بصورت مسقیم از شبکه ی 3 سیما پخش می شد آقایان متوجه شدند پخش این شعر به ضرر دولت ناکریمه است، دستور توقف دادند و کیف بینندگان را کور کردند ،
ظاهرا صفشان با اشرار جدانیست
تقدیم به همه نیروهای انقلاب اسلامی ایران
دل مردم سپرِ تیر بلاست
این چه ظلمی ست که بر ملت ماست
غفلت دولتیان فتنه فزاست
اعتراض ارکنی ای دوست به جاست
صف ما از صف اشرار جداست.
بارها گفته شده در منبر
گفتنی ها ز زبان رهبر
بس کنید اینهمه طغیان دیگر
درد را نسخهُ تدبیر دواست
صف ما از صف اشرار جداست
مرغ حق باش به هر بام نرو
قدمی جز ره اسلام نرو
ای مسلمان پیِ برجام نرو
پنج بعلاوهُ یک دام بلاست
صف ما از صف اشرار جداست
نه به ما وعده یارانه بده
نه برو دست به بیگانه بده
مرد شو پاسخ مردانه بده
حرف رهبر بشنو، راه گشاست.
صف ما از صف اشرار جداست
یک طرف کرده گرانی بیداد
یک طرف توطئه استبداد
دوستان مضطر و دشمن دلشاد
معترض گر نشویم امر خطاست
صف ما از صف اشرار جداست
دشمن اندیشه بُت سازی داشت
در زمین وطنم بازی داشت
این حنا رنگ بر اندازی داشت
غافل از اینکه خدا همره ماست
صف ما از صف اشرار جداست
گرم شد از نفس پائیزی
جان زنجان و دم تبریزی
که کشیدند به شور انگیزی
خط بطلان به جناح چپ و راست
صف ما از صف اشرار جداست
نه شمال و نه یمین،!! هست خطا
وهٍیَ الجاده،طریق الوُسطا
بنما مهدی موعود عطا
عالمی منتظر لطف شماست
صف ما از صف اشرار جداست
شهدا صدق و صفا می خواهند
گو نه نُقره، نه طلا می خواهند
که مراعات حیا می خواهند
جان من وقت مراعات حیاست
صف ما از صف اشرار جداست
خنده بس کن دگر ای روحانی
نا امیدم ز تو لاریجانی
دولت و مجلس و رو گردانی!!
از متانت؟ که مرام عقلاست
صف ما از صف اشرار جداست
بذر کین دشمن بی عاطفه کاشت
غرضی جز ستم و فتنه نداشت
رهبر از آبرویش مایه گذاشت
آری این مرد همان روح خداست
صف ما از صف اشرار جداست
اعتراضات نه اردوکشی است
نه به این سو، نه به آن سو کشی است
قصه خانه و جارو کشی است
پاکسازی ز فرامین خداست
صف ما از صف اشرار جداست
ای رئیسی،که شریف انفاسی
پیِ احقاق حقوق الناسی
تو به زیر علمِ عباسی
مددی، بر تو مدد از مولاست
صف ما از صف اشرار جداست
گر تدابیر موکد می شد
راه بر فتنه گران سد می شد
شد ولی آنچه نباید می شد
در کمین لشکر ابلیس دغاست
صف ما از صف اشرار جداست
نام این شهر امیدستان است
نه منافق نه یزیدستان است
شَهدالله که شهیدستان است
این وطن شعبهای از کرب وبلاست
صف ما از صف اشرار جداست
پس به فرمان ولی باید بود
مست جام ازلی باید بود
پیرو سید علی باید بود
این خراسانی امید ضعفاست
صف ما از صف اشرار جداست
ما «کلامی» اگر آن مردِ رهیم(هوشیار)
گام باید همه بر صحنه نهیم
دست اشرار بهانه ندهیم
ره همان راه امام و شهداست
صف ما از صف اشرار جداست
ارادتمندشما لاهیجان بهمن علیمرادی
گیلان نشاط و همدلی
بهمن علیمرادی چالکسرایی