وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)
وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

امضای_کری_تضمین_است

امضای_کری_تضمین_است

از بس که مشنگ و ساده و شیرین است!

حتی به قرار گرگ‌ها خوشبین است

مغزش سبک است و معده‌اش سنگین است

گفتند نگو حمار، چون توهین است

تیتر یک "شرق" زودباور این است:

*گفتند که امضای کری تضمین است*

تاریخ همینطور سرپا مانده

بنشین گل من! ظریف آنجا مانده

خودکار خزانه پیششان جامانده

کِرکِر نکنید! بحث امضا مانده

هرچند که بنجل است و مِید این چین است:

*گفتند که امضای کری تضمین است*

در شیوه‌ی‌تان، ساده‌دلی محسوس است

درمان عموم سرطان‌ها، بوس است

دانای علوم دهر، فردورپوس است

زاغ است و بلوند، هرکسی جاسوس است

تجویز برای غُده، آسپیرین است

*گفتند که امضای کری تضمین است*

اسکار مشنگ‌بازی از آن شماست

این لطف ظریف خوش و خندان شماست

حالا که گَل دو پای، تنبان شماست

بی غصه و شاد، "جان‌کری" جان شماست

ترکیده ز طنز مصرع پایین است

*گفتند که امضای کری تضمین است*

اد کرده ترامپ در گروهش، ایشان:

مریم رجوی، نتانیاهو، بن سلمان،

با چند سلبریتی ناز و مامان،

همراه تنی چند ز صنف سیمان

بالای گروه‌ اسکلان، این پین است:

*گفتند که امضای کری تضمین است*

فهیمه انوری

طنزیمtanzym_ir

دوباره دورهمی قشون فامیل است

دوباره دورهمی قشون فامیل است

و کیفشان همه کوک است و عیش تکمیل است

شدند متفق القول تا خراب شوند

هجوم متفقین در رکاب چرچیل است

تمام دار و ندارم کَعَصف مأکول است

زمان حمله ی پیروز لشکر فیل است

دو معده ی یدک آورده اند انگاری

رژیم و چربی و پرهیز نیز تعطیل است

در این مقابله تیمور لَنگ، لُنگ انداخت

که حجم این همه تخریب، کار صد ایل است

دلم چو پسته شکسته و طرح لبهایم

شبیه پسته خندان ظرف آجیل است

گرفتم آخر شب فال حضرت حافظ

به خنده گفت که حافظ غلام قابیل است!

ببین که جاری خوش تیپ من پس از امشب

دو ماه متصل آواره ی تردمیل است

بخند شاعر و این یک دقیقه را خوش باش

چه وقت غرغر و توصیف این اباطیل است

بدان که عمر تو امشب دراز خواهد شد

بپا ز حرص نمیری که بس خَز و خیل است...

یلدا

اسراف_نکنیم

زهرا فرقانی

طنزیمtanzym_ir

ای که می گویی مسلمان باش و می خواری مکن

ای که می گویی مسلمان باش و می خواری مکن

ای که خود گفتی مکن می خوارگی ،آری مکن

هرچه میخواهی بکن , اما ریا کاری مکن

می بخور منبر بسوزان ،مردم آزاری مکن

مردمان را غرق اندوهی که خود داری مکن

خود گرفتاری و مردم را گرفتار ،گرفتاری مکن

گر نمی خواهد پریشان باشد ،اصراری مکن

من خوشم، شادم نمی خواهم، جز این کاری کنم

من نمی خواهم بجای خوش بودن ،زاری کنم

سر خوشم ،تا مهربانی در دلم ،جاری کنم

زاهدا خوش باش و خندان , پیش ما زاری مکن

می بخور منبر بسوزان مردم آزاری مکن

خیام

به ما بپیوندید

طنز تلخ خبری

TanzAkhbar

"ﻣﻨﺎﻇﺮﻩ ﺑﺎ ﺧﺮ!" این شعر فوق‌العاده رو بخونید

"ﻣﻨﺎﻇﺮﻩ ﺑﺎ ﺧﺮ!" این شعر فوق‌العاده رو بخونید

ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﺭﻫﯽ ﻣﺮﺍ ﮔﺬﺭ ﺑﻮﺩ

ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ﺑﻪ ﺭﻩ ﺟﻨﺎﺏ ﺧﺮ ﺑﻮﺩ

ﺍﺯ ﺧﺮ ﺗﻮ ﻧﮕﻮ ﮐﻪ ﭼﻮﻥ ﮔﻬﺮ ﺑﻮﺩ

ﭼﻮﻥ ﺻﺎﺣﺐ ﺩﺍﻧﺶ ﻭ ﻫﻨﺮ ﺑﻮﺩ

ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻪ ﺟﻨﺎﺏ ﺩﺭ ﭼﻪ ﺣﺎﻟﯽ

ﻓﺮﻣﻮﺩ ﮐﻪ ﻭﺿﻊ ﺑﺎﺷﺪ ﻋﺎﻟﯽ

ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻪ ﺑﯿﺎ ﺧﺮﯼ ﺭﻫﺎ ﮐﻦ

ﺁﺩﻡ ﺷﻮ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺻﻔﺎ ﮐﻦ

ﮔﻔﺘﺎ ﮐﻪ ﺑﺮﻭ ﻣﺮﺍ ﺭﻫﺎ ﮐﻦ

ﺯﺧﻢ ﺗﻦ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﺩﻭﺍ ﮐﻦ

ﻧﻪ ﻇﻠﻢ ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﻤﻮﺩﯾﻢ

ﻧﻪ ﺍﻫﻞ ﺭﯾﺎ ﻭ ﻣﮑﺮ ﺑﻮﺩﯾﻢ

ﺭﺍﺿﯽ ﭼﻮ ﺑﻪ ﺭﺯﻕ ﺧﻮﯾﺶ ﺑﻮﺩﯾﻢ

ﺍﺯ ﺳﻔﺮﮤ ﮐﺲ ﻧﺎﻥ نَرُﺑﻮﺩﯾﻢ

ﺩﯾﺪﯼ ﺗﻮ ﺧﺮﯼ ﮐُﺸﺪ ﺧﺮﯼ ﺭﺍ؟

ﯾﺎ ﺁﻧﮑﻪ ﺑَﺮﺩ ﺯ ﺗﻦ ﺳﺮﯼ ﺭﺍ؟

ﺩﯾﺪﯼ ﺗﻮ ﺧﺮﯼ ﮐﻪ ﮐﻢ ﻓﺮﻭﺷﺪ؟

ﯾﺎ ﺑﻬﺮ ﻓﺮﯾﺐِ ﺧﻠﻖ ﮐﻮﺷﺪ؟

ﺩﯾﺪﯼ ﺗﻮ ﺧﺮﯼ ﮐﻪ ﺭﺷﻮﻩ ﺧﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ؟

ﯾﺎ ﺑﺮ ﺧﺮ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺳﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ؟

ﺩﯾﺪﯼ ﺗﻮ ﺧﺮﯼ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﭘﯿﻤﺎﻥ؟

ﯾﺎ ﺁﻧﮑﻪ ﺯ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺑَﺮَﺩ ﻧﺎﻥ؟

ﺩﯾﺪﻡ ﺳﺨﻨﺶ ﻫﻤﻪ ﻣﺘﯿﻦ ﺍﺳﺖ

ﻓﺮﻣﺎﯾﺶ ﺍﻭ ﻫﻤﻪ ﯾﻘﯿﻦ ﺍﺳﺖ

ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻪ ﺯ ﺁﺩﻣﯽ ﺳﺮﯼ ﺗﻮ

ﻫﺮﭼﻨﺪ ﺑﻪ ﺩﯾﺪ ﻣﺎ ﺧﺮﯼ ﺗﻮ

ﺑﻨﺸﺴﺘﻢ ﻭ ﺁﺭﺯﻭ ﻧﻤﻮﺩﻡ

ﺑﺮ ﺧﺎﻟﻖ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﻭ ﻧﻤﻮﺩﻡ

ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﮐﻪ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺧﺮﯾﺖ

ﺟﺎﺭﯼ ﺑﺸﻮﺩ ﺑﻪ ﺁﺩﻣﯿﺖ...

سرداردهقان

شب_یلدا امام_زمان مناجات_امام_زمان

شب_یلدا امام_زمان مناجات_امام_زمان

دو دیده از غم نادیدن تو دریا بود

تویی که ماه رخت مقتدای شبها بود

کجا قدم زده بودی کجا گذر کردی

که دیدن مه رویت مرا تمنا بود

میان سلسله ی عاشقانتان دیدم

پر از تبار زلیخا و قوم لیلا بود

به سردی شب چله دل سیاه مرا

فقط شراره ی عشق رخ تو گرما بود

به صبح سرد زمستان دل بهاری تو

همیشه دل به خیالت پر از تماشا بود

شبی که با تو نشستم به کنج خلوت خویش

به از هزار نشستن به شام یلدا بود

خدا کند که بگویی به صبح روز جزا

که این غلام سیه رو ، غلام زهرا بود

شاعر:ناصر_شهریاری

اشعار ناب آئینے

shere_aeini