وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)
وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

امام_حسن مرثیه_امام_حسن

امام_حسن مرثیه_امام_حسن

با تیر آمدند به تشییع پیکرت

خون می گریست در غم تو چشم خواهرت

عمری ست روبه روی تو و چشم های توست

تصویرِ گوشواره ی زخمی مادرت

ای راز دار فاطمه! یادت نمی رود

مادر چگونه خورد زمین در برابرت

در خانه کاش مَحرَم اسرار داشتی

مثل رباب کاش وفا داشت همسرت

فرمانده ای غریب تر از تو ندیده ایم

از هم گسست با طمع سکه لشکرت

معلوم شد از این جگر پاره پاره ات

دیگر رسیده است نفس های آخرت

در کربلا اگر چه نبودی خودت ولی

پرپر شدند جای تو گل های پرپرت

تاریخ را ورق بزن و آخرش ببین

افتاده است در دل صحرا برادرت

شاعر:احسان_نرگسی_رضاپور

اشعار ناب آئینے

shere_aeini

 

امام_حسن مرثیه_امام_حسن

امام_حسن مرثیه_امام_حسن

ای پلیدِ بی حیا او را نزن من را بزن

جانِ جدّم مصطفا او را نزن من را بزن

دین اگر داری مگر حمله به زن جایز بود

مشرکِ دور از خدا او را نزن من را بزن

اینقَدرغیظ و پلیدی از کجا آورده ای؟

بی حیایِ بی صفا او را نزن من را بزن

در دهانِ تو نمی چرخد مگر حرفِ درست

بس کن  آخر ناسزا..او را نزن من را بزن

چادرش را زیر پاهایت لگدمالی نکن

قاتلِ خیرالنسا او را نزن من را بزن

با غرورِ من نکن بازی که می آید به جوش

ای اسیرِ مدّعا او را نزن من را بزن

سد نکن این کوچه را فرزند پاکِ حیدرم

پس بنابراین بیا او را نزن من را بزن

شاعر:

محسن_راحت_حق

اشعار ناب آئینے

shere_aeini

امام_حسن مرثیه_امام_حسن

امام_حسن مرثیه_امام_حسن

نه فقط ثروت خود را نه،که حاتم گونه

شد کریم آن که کرم داشته خاتم گونه

شد کریم آن که به عالم اثرش را بخشید

حیدری مسلک و پیغمبر اکرم گونه

به تماشای تو آن گونه پُر از شوقم که

گونه ام پُر شده از گریه ی شبنم گونه

مجتبایی؟حسنی؟یا که کریم اللهی؟!

ای خدا سانِ ملک زاده ی آدم گونه

کاش از کوچه و غم های تو عبدالزهرا

مقتلی ثبت کند اِبْن مُقَرَّم گونه

گوش که جای خودش سُرخ تر از سُرخ شود

بی گُمان از اثر سیلی مُحکم،گونه

تحت تاثیر از این ضربه پریشان بشود

هم که چشم و مُژه هم دست و سر و هم گونه

ربط دارد به تو و عشق تو در باب حسین

این که شد ماه صفر نیز مُحرَم گونه

رفته از بین اگر بر اثر سُم گونه

از درون زخم شده بر اثر سَم،گونه

شاعر:مهدی_رحیمی

اشعار ناب آئینے

shere_aeini

رسول_اکرم مرثیه_رسول_اکرم

رسول_اکرم مرثیه_رسول_اکرم

مرو رسول خدا بر دلم قدم مگذار

مرو و دختر خود را به دست غم مسپار

مرو که بعد تو این شهر جای ماندن نیست

مرو که بی تو دگر نیست بخت با من یار

مرو که بی تو به این شهر اعتمادی نیست

علی غریبه شود با مهاجر و انصار

مرو که بی تو عوض می شود مدینۀ تو

مرو که رحم ندارند این در و دیوار

بیا و حداقل قبل رفتنت بنما

سفارش من و جسم مرا به این مسمار

کنار بستر تو یاد مادر افتادم

یتیم گشتن من باز می شود تکرار

به وقت دیدن بغض حسین و اشک حسن

تمام غصۀ دنیاست بر سرم آوار

شاعر:مهدی_مقیمی

اشعار ناب آئینے

shere_aeini

امام_حسن مرثیه_امام_حسن

امام_حسن مرثیه_امام_حسن

هردم بخوان آیات جاری حسن را

جود و سخا و بردباری حسن را

در زیر قبه که دعاها مستجاب است

کن آرزو خدمتگزاری حسن را

این قبه خود یک عمر بین سینه دارد

شوق بقیع و همجواری حسن را

در کربلا موکب به موکب جلوه دادند

یک گوشه ای از سفره‌داری حسن را

در کربلا قاسم ضریح مجتبی شد

بوسه بزن این یادگاری حسن را

با ذکر "لا یوم کیومک" شرح دادند

مرثیه‌خوانها بی قراری حسن را

گودال بود و از تنی بیرون کشیدند

پیراهن سبزِ بهاری حسن را

یک تشنه در گودال "یا اُمّاه" میخواند

برپا کند تا سوگواری حسن را

در بین کوچه گوشواره درک کرده

لحظه به لحظه شرمساری حسن را

حوریه ای در بین کوچه گیر افتاد

سیلی رقم زد جان سپاری حسن را

شاعر:محسن_حنیفی

اشعار ناب آئینے

shere_aeini