وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)
وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

وقتی که با صدای رسا گریه می کند

وقتی که با صدای رسا گریه می کند

گویا تمام کرب و بلا گریه می کند

راحت بخواب مشک تو خالی نمانده است

مادر نشسته مشک تو را گریه می کند

با یاد دست های تو هی سینه می زند

زیر علم برای شما گریه می کند

وقتی به روی فرق سرش مُشک می زند

حتماً از آن عمود جفا گریه می کند

مادر فدای روی خجالت کشیده ات

زهرا برای تو به خدا گریه می کند

مادر چه شد که باز نگشتی به خیمه ها

دیدی که شیرخوار خدا گریه می کند

یک دست تو که بر سر راه حسین بود

آن دست دیگرت به کجا گریه می کند

آن دست را مدینه به یک کوچه دید که

بر روی دست مادر ما گریه می کند

مادر فدای وفایت شود ببین..!

ام الوفا، برای وفا گریه می کند

من پا شدم که راه بیفتم، قدم شکست

حالا حسین در همه جا گریه می کند

رحمان نوازنى

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.