وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)
وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

بسکه میدان رفتن تو ، بر عمویت مشکل است

بسکه میدان رفتن تو ، بر عمویت مشکل است

دست یابی تو ، بر این آرزویت مشکل است
دیگر از هجران مگو ، ای یادگار مجتبی

بر مشام جان ، فراق عطر و بویت مشکل است
بر دلم آتش مزن ، ای میوه قلب حسن

چون مرا بشنیدن این گفتگویت مشکل است
سن تو جانا مناسب با چنین پیکار نیست

جنگ تو ، با لشکری در روبرویت مشکل است
سخت باشد ، ناسزا بشنیدن از هر ناکسی

گفتگو با دشمن بی آبرویت مشکل است
ای که واجب نیست ، در این سن تو ، صوم و صلوه

تشنه لب در کربلا ، با خون وضویت مشکل است
بهر میدان رفتن خود ، اشک بر دامن مریز

نور چشمم ، جنگ کردن ، با عدویت مشکل است
ای که از داغ حسن ، گرد یتیمی بر سرت

دیدن اندر خاک و خون ، رخسار و مویت مشکل است
چون به جان مجتبی ، دادی قسم ، اینک برو

گرچه دل برکندن از روی نکویت مشکل است
می‌روی و ، می‌کنم سوی تو با حسرت نگاه

گر چه در هجران ، نظر کردن به سویت مشکل است
بسکه صحرا ، پر خروش از لشگر باطل بود

حق شنیدن از لب تکبیر گویت مشکل است
تا سلامت بینمت ، کردم شتاب از خمیه گاه

لیک ، با انبوه دشمن ، جستجویت مشکل است
بسکه ابر خاک و خون ، بگرفته روی ماه تو

از پس این پرده ها ، دیدار رویت مشکل است
در دم جان دادنت ، گفتی : عمو جانم بیا

غرفه در خون ، دیدن تو ، بر عمویت مشکل است
گر نباشد چشمة چشمان گریانت ( حسان )

زینهمه آلودگیها ، شست و شویت مشکل است

نام شاعر:حبیب چایچیان

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.