وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)
وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

شعررضوی خانه های آن کسانی می خورد دربیشتر

شعررضوی

خانه های آن کسانی می خورد دربیشتر

که به سائل می دهندازهرچه بهتربیشتر

عرض حاجت می کنم آنجاکه صاحب خانه اش

پاسخ یک میدهدباده برابربیشتر

عازم مشهدشدم تاباتودرد دل کنم

بودنم رامی کنم اینگونه باوربیشتر

مرقدت ضرب المثل های مراتغییرداد

هرکه بامش بیش برفش،نه!کبوتربیشتر

چهارفصل مشهد ازعطرکلاب آکنده است

این چنین یعنی سه فصل ازشهرقمصربیشتر

پیش توشاه وگدایکسان ترند ازهرکجا

این حرم دیگرنداردحرف کمتربیشتر

ازغلامان شماهم می شوددنیاگرفت

من نیازت دارم آقا روزمحشربیشتر

برتمام اهلبیت خویش حساسی ولی

جان زهرا(س)چون شنیدم که به مادربیشتر

حسین رستمی

دلم هوای توکرده شه خراسانی

دلم هوای توکرده شه خراسانی

چه میشود که بیایم حرم به مهمانی

دلم زکثرت زشتی بریده آقاجان

عنایتی که بیایم تویی که درمانی

مرا وگریه شبی درحریم توکافی است

رفیق گریه من گریه های طوفانی

رفیق مالی وحالی زما نمی پرسی

تودربهشتی وماهم اسیر وزندانی

بیا وزندگی ما چنین مهیاکن

که پیش پای توآقاشویم قربانی

تمام آنچه که دادی مرا زکف دادم

ببین که دشت پرازگل شده بیابانی

چه می شود که قیامت بگویم این جمله

دلم هوای توکرده شه خراسانی

ارسال علی بهزادپور

شعررضوی می خوابم ازتورنگ وبومی گیرم

شعررضوی

می خوابم ازتورنگ وبومی گیرم

ازخاک حریمت آبرو می گیرم

پروانه ام درطلب اذن دخول

چون شمع زاشک خودوضو می گیرم

تانام توبوده گرمی بازارم

یک بارنیفاده گره درکارم

مرهون دعا وشیرمادرهستم

امروزاگربرتوارادت دارم

ازکوه اگرچه گناهم کم نیست

شرمنده ترازخودم دراین عالم نیست

باپای برهنه پای بوس آمده ام

تاعرض کنم که ریگ درکفشم نیست

زوارکه برمهرتودلباخته اند

ازشوق توسرزپانشناخته اند

درهمهمه دورضریحت انگار

دل ها به ضریحت پنجه انداخته اند

ارسالی طاهاخراسانی

 

اومدم تا ببینم لحظه عاشق شدنو

امام رضا(ع)

اومدم تا ببینم لحظه عاشق شدنو
به دلم افتاده بود صدا زدین آقا منو
دل تنهامو آوردم با یه دنیا دلخوشی
کمتر از آهو که نیستم میشه ضامنم بشی
اومدم همسایه های پاپرت رو دون بدم
دلمو رو دست بگیرم تا بهت نشون بدم
روبروی گنبدت سجده کنم سلام بدم
خسته نیستم اگه من از راه دوری اومدم
بگم آفتابیو و عاشقم درست مثل جنوب
با همون لهجه دریایی که میدونی تو خوب
مِ از سید مظفر به تو دخیل اَ بندُم
نظرُم هَ بیارُم یِتا کیسه گندم
شاید که کفترانِت لایقُم بِدونِن
حاجتی که اوم هَ به گوشت برسانِن
تو چشمه محبت مِ تشنه نگاتُم
تو کعبه امیدی به هر دم نه صداتم
اسم نازنینت تا روی زبونِن
اون گدن مدائک لحظه اذانِن
روبروت بی اختیار دوباره زانو بزنم
میون گریه بگم غریبو در به در منم
تو رو شاهد بگیرم که با خدا حرف بزنی
میدونم که دست رد باز به سینم نمیزنی
میدونم شفاعت بی منتت زبون زده
به همین امید دلم به مشهد تو اومده
تو که اسمت با غم نقاره ها روی لباست
همه صحن طلات ردپای فرشته هاست
دست خالی هیچکسی از در خونت نمیره
یا رضا رضا میگم تا قلبم آروم بگیره
یا رضا رضا میگم تا قلبم آروم بگیره