-
دو تا شلوار توی خشکشویی
شنبه 15 دی 1397 14:02
دو تا شلوار توی خشکشویی شبی کردند باهم گفت وگویی یکی از آن دو خیلی شیکتر بود کمی از آن یکی باریکتر بود دوتا جیب بزرگ از پشت و رو داشت همیشه لنگه اش خط اتو داشت شکیل و خوشگل و ابریشمی بود از آن اجناس شیک دیلمی بود خلاصه جنس مرغوبی خفن داشت کمربندی ز چرم کرگدن داشت یکی دیگر چروک و ساده تر بود کمی از آن یکی افتاده تر بود...
-
امام زمان اروحنا فداه
شنبه 15 دی 1397 13:50
امام زمان اروحنا فداه ظهور حضرت باران به عالم بستگی دارد به عزمی راسخ و پیمان محکم بستگی دارد جهان از دیدنش محروم،فرمان خدا بوده ولی این غیبت کبری به ماهم بستگی دارد از این هجران طولانی،فراوان اشک می باید که گاهی رویش گل ها به شبنم بستگی دارد برای این که در خشکی کویر تشنه جان گیرد به چندین قطره ی باران نم نم بستگی...
-
فروغ فرخزاد میگه:
شنبه 15 دی 1397 13:46
فروغ فرخزاد میگه: در حیرتم از خلقت آب، اگر با درخت همنشین شود، آنرا شکوفا میکند. اگر با اتش تماس بگیرد، آنرا خاموش میکند. اگر با ناپاکی ها برخورد کند، آنرا تمیز میکند. اگر با آرد هم آغوش شود، آنرا آماده طبخ میکند. اگر با خورشید متفق شود، رنگین کمان ایجاد میشود. ولی اگر تنها بماند، رفته رفته گنداب میگردد. دل ما نیز...
-
خلقت کون و مکان از کرم فاطمه است
شنبه 15 دی 1397 13:45
خلقت کون و مکان از کرم فاطمه است زین همه آیتی از لطـف کم فاطمه است بخــداوند قســــم قبلــــۀ اربـــــــاب ولا خاک درگــاه ملائک خَــدَم فاطمه است اشک از دیــده ببارید که در باغ خیــال مُـژه جاروکش خاک قـــدم فاطمه است ما ولای علـــی از فاطمــه آموخته ایــم شُکرلِله ، که ایـن از نِعَــــم فاطمه است ایمــن از تابـش...
-
جانم به تب است و تاب نتوانم
شنبه 15 دی 1397 13:43
جانم به تب است و تاب نتوانم صد شعله ز غم فتاده در جانم تا بندیِ بیستاره دَیجورم بیدارم و پرستاره دامانم آن به که بهپای یأس دربازم کاری که نمیرسد به سامانم زین شک که شکیب من به یغما برد ترسم خللی رسد به ایمانم شمعم، که به یک نسیم خاموشم ای چرخ، محک مزن به طوفانم تا شعر و سخن بلای جان آمد صد درد که شاعرم، سخندانم...
-
چه زیبا گفت فروغ فرخزاد :
جمعه 14 دی 1397 17:40
چه زیبا گفت فروغ فرخزاد : اگر مستضعفی دیدی ، ولی از نان امروزت به او چیزی نبخشیدی ، به انسان بودنت شک کن! اگر چادر به سر داری ، ولی از زیر آن چادر به یک دیوانه خندیدی به انسان بودنت شک کن! اگر قاری قرآنی ، ولی در درکِ آیاتش دچارِ شک و تردیدی ، به انسان بودنت شک کن! اگر گفتی خدا ترسی ، ولی از ترس اموالت تمام شب...
-
سالها زوّاریت را آرزو کردم حسین (ع)
پنجشنبه 13 دی 1397 22:40
سالها زوّاریت را آرزو کردم حسین (ع) هر کجا رفتم تو را من جستجو کردم حسین تا خراسان تا به قم تا حضرتِ عبدالعظیم پای هر مرقد تو را چون لاله بو کردم حسین سالها هر زائری می آمد از کرببلا تا که بوی تو بگیرم بوی او کردم حسین هر کجا نام تو بود آنجا بهشتم بود و هست من بهشتت را دو عالم آرزو کردم حسین همچنان در کربلا جاریست خون...
-
پدرم رفت ولی......
پنجشنبه 13 دی 1397 17:45
-
یافتم جایی که خوابیدن خوش است
پنجشنبه 13 دی 1397 12:45
یافتم جایی که خوابیدن خوش است حاصل تَکرار را چیدن خوش است حرف بی خود می زند شفافیت بر سر خوان اند و بلعیدن خوش است عکس سلفی ابتدای راه بود پای آن ها لایک کوبیدن خوش است مثل تضمین است امضای کری تیترهای شاذ چاپیدن خوش است چون خریت آرکاییک و خز است پس به جایش لفظ شرقیدن خوش است گر که سوزانده بخاری بچه ای بی خیالش چانه...
-
می رود قافله ی عمر، چه ها می ماند..؟
چهارشنبه 12 دی 1397 12:22
می رود قافله ی عمر، چه ها می ماند..؟ هر که غفلت کند از قافله جا می ماند شیشه ی عمر چه زیباست ولی حساس است که به رویش اثر ِلکه و ها می ماند باید از شیشه ی خود لکه زدایی بکنی خوب و بد در پس ِاین شیشه بجا می ماند هر که نیکی کند و دست کسی را گیرد دست ِاو یکسره در دست ِخدا می ماند هر که یک ذره در این حادثه ظالم باشد آخر...
-
شدهام آخر پشیمانی
سهشنبه 11 دی 1397 20:18
شدهام آخر پشیمانی مهر چی خورده ام به پیشانی حال من را اگر نمی دانی من رسیدم به «کلّنا فانی» تو بمان باجناب روحانی تاهزارو همان که می دانی آب ونان وهوا گران شده است کله وپاچه بی زبان شده است رأی تان که بلای جان شده است بس کنید این همه سخنرانی توبمان با جناب روحانی تاهزارو همان که می دانی نان تو گرم وآب ما سرد است مشکل...
-
پشیمانم ...
سهشنبه 11 دی 1397 14:10
پشیمانم ... از تمام ِ بیمهریهائی که بر تو روا داشتم ! پشیمانم ... از اینکه با تو نامهربان بودم ! پشیمانم ... مرا ببخش آدمی وقتی به بلا گرفتار آید قدر ِ عافیت، میداند ...! میدانم پشیمانی سودی ندارد امّا ..... پشیمانم ! مرا ببخش هرچه خستگی و نفرت بود بر سر ِ تو ریختم ... ولی پشیمانم باور کُن پشیمانم ....!! مرا ببخش...
-
شعر خوانی حماسی
دوشنبه 10 دی 1397 22:51
شعر خوانی حماسی ویژۀ "یوم الله نه دی" به کوری چشمِ داعشیان وطنی به نفس حاج حسین سازور ما نسل هایِ زندۀ خون و قیامیم جان بر کفانِ دین و فرزند امامیم آیینۀ شفافِ آیین حسینیم فرزند عاشورایِ خونینِ حسینیم روز ازل چشم بصیرت باز کردیم تا قله هایِ معرفت پرواز کردیم ما را خمینی تربیت کرد از ولادت یارِ امام هستیم حتی...
-
در وصف پدر و مادر
دوشنبه 10 دی 1397 20:56
در وصف پدر و مادر مـادرم شبنم گلبرگ حیات پــدرم عطر گل یاس بقاست مـادرم وسعت دریای گذشت پــدرم ساحل زیبای لقاست مـادرم آئینه حجب و حیا پــدرم جلوه ایمان و رضاست مـادرم سنگ صبور دل ماست پــدرم در همه حال کارگشاست مـادرم شهر امیداست و هنر پــدرم حاکم پیمان و وفاست مـادرم باغ خزان دیده دهر پــدرم برسرما مرغ هماست مـادرم...
-
آن هستهایِ بیخود و اسباب بلا رفت
دوشنبه 10 دی 1397 16:04
آن هستهایِ بیخود و اسباب بلا رفت از کشور ما سایه هر جنگ و جفا رفت گفتند که تحریم هم از کشور ما رفت جیغ و کف و سوت همه جمع هوا رفت گفتیم: که آن وعده صد روزه کجا رفت؟! گفتند: همین بس که بدانی به فنا رفت آنها همگی پخته و ماها همگی خام گفتند بفرما و در این گعده بخور شام هستیم از این پس همه مهمان عمو سام تا اینکه...
-
خجالت؛ واژهیِ خوبیست، برایِ بیوجود
دوشنبه 10 دی 1397 10:44
خجالت؛ واژهیِ خوبیست، برایِ بیوجود "حماسه" نامیدید؛ هرچه را هست بهسود «نُه دی» برایتان؛ اگر حماسه بودهاست پس؛ شکست ِ حصر ِ آبادان - چه بود ؟ جبهه و جنگ و رشادتهای ِ فرزندانِتان مثل ِ شعری ناب ..... حماسه میسرود عشقبازیو شهادت؛ گر - حماسه بودهاند «نهم ِدی» ز ِ چهرو، حماسهشُد رویْ کبود ؟ فتنه...
-
جواب دندان شکن رهبرعزیزانقلاب به شعر سیمین بهبهانی ‼
دوشنبه 10 دی 1397 09:52
جواب دندان شکن رهبرعزیزانقلاب به شعر سیمین بهبهانی ‼ اول شعر سیمین رو بخونید بعد شعر حضرت اقا رو ببینید سیمین بهبهانی من اگر کافر و بی دین و خرابم؛ به تو چه؟؟؟ من اگر مست می و شرب و شرابم ؛ به توچه؟؟؟ تو اگر مستعد نوحه و آهی٬ چه به من؟؟؟ من اگر عاشق سنتور و ربابم ؛ به تو چه؟؟؟ تو اگر غرق نمازی٬چه کسی گفت چرا؟؟؟ من اگر...
-
خبری دارم از منابع زرد
یکشنبه 9 دی 1397 21:42
خبری دارم از منابع زرد از گروهی مرفه بی درد برسد تا به دست فرد به فرد آی مردان خسته خونسرد! چه نشستید؟ خلق شورش کرد! نه کسی از امید دل برداشت نه به تَکرار اعتراضی داشت یا به آن کس که تخم لق می کاشت یا به برجام که خدا آورد چه نشستید خلق شورش کرد درصد ما چهارتا باشد! معده مان هم خوش اشتها باشد هر چه پول است سهم ما باشد...
-
سه پند لقمان_حکیم به پسرش :
یکشنبه 9 دی 1397 20:47
سه پند لقمان_حکیم به پسرش : "در زندگی بهترین غذا را بخور ... در بهترین رختخواب جهان بخواب ... در بهترین خانه ها زندگی کن" ... پسر گفت : ما فقیریم چطور این کارها را بکنم ؟ لقمان : اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری ، هر غذایی ، طعم بهترین غذای جهان را میدهد . اگر بیشتر کار کنی و دیرتر بخوابی ، هر جا که بخوابی...
-
در خرآباد جهان گلّۀ خر میبینم
شنبه 8 دی 1397 08:58
در خرآباد جهان گلّۀ خر میبینم این عجب نیست که خر جای بشر میبینم هر طرف مینگرم روگذر و زیرگذر رمه پشت رمه در حال گذر میبینم گرچه در موقع آمار گرفتن رأساً رأسها را همه در حکمِ نفر میبینم! باز صد شکر که در آینه جا اینهمه نیست عوض گلّۀ خر، کلّۀ خر میبینم! میکند سعی که یک جور دگر ننماید لکن افسوس که یک جور دگر...
-
نامه یعنی آنچه آدم می نویسد بهر یاری
پنجشنبه 6 دی 1397 23:18
نامه یعنی آنچه آدم می نویسد بهر یاری گر که داری خوش به حالت گر نداری خب نداری در میان نامه آدم چیزهایی می نویسد چیزهای بی سر و ته غالبا هم استعاری شخص عاشق در میان نامه بر حیثیت خود حمله گاهی می کند آن هم به شکل انتحاری از خودش می کاهد و بر یار می افزاید این سان: من شبیه استکانم یار مانند قناری من تلاطم گونه ای از...
-
(در گرانی مرغ!)
پنجشنبه 6 دی 1397 19:23
(در گرانی مرغ!) عمرِ دلِ خود تباه نتوانم کرد در حقّ وی اشتباه نتوانم کرد با قلب ضعیف خویش ای مرغ عزیز! بر قیمت تو نگاه نتوانم کرد! ای مرغ، گران شدی به ما بد کردی بر سفرۀ ما جفای بیحد کردی گفتم برسی و سد کنی جوع مرا راه نفس مرا ولی سد کردی! ای مرغ، به خواب دیدمت ارزانی در داخل سفره، بنده را مهمانی امّا وقتی ز خواب...
-
شعری بسیار زیبا و پرمعنا با تمام حروف الفبا برای خدا
سهشنبه 4 دی 1397 12:51
شعری بسیار زیبا و پرمعنا با تمام حروف الفبا برای خدا (ا) الا یا ایها الاول به نامت ابتدا کردم (ب) برای عاشقی کردن به نامت اقتدا کردم (پ) پشیمانم پریشانم که بر خالق جفا کردم (ت) توکل بر شما کردم بسویت التجا کردم (ث) ثنا کردم دعا کردم صفا کردم (ج) جوانی را خطا کردم زمهرت امتناع کردم (چ) چرایش را نمیدانم ببخشا که خطا...
-
گفتند_که_امضای_کری_تضمین_است
دوشنبه 3 دی 1397 23:18
گفتند_که_امضای_کری_تضمین_است «بی شک»،« به درستی که»،« همانا»، «این است» الحق که دوای کودک برجام و تسکین هزار درد بی تسکین است برجام اگر خورد زمین آه مکش "جان" همچو طبیب بر سر بالین است یک وقت نگویی که کری نامرد است او بین هزار نقطهچین، گلچین است با شادی ما، شاد و خوش و سرمست است از قیمت قبض آب ما غمگین است...
-
یکباره رسیدی؛ بیکلام و صدا و سلام
یکشنبه 2 دی 1397 22:45
یکباره رسیدی؛ بیکلام و صدا و سلام با بغض که آمدی، گفتم؛ روزگار ِمان حرام عُمر ِ تو گذشت، برو - خدا، نگهدار ِ تو باد اوضاع ِ خودت شکر؛ که گردیده - بهکام مثلِ چنگیز؛ قتلِ عام، کردی و رفتی پائیز ما - مانده و خیل ِ کُشتگان، ز ِ غُصّه لبریز هر موقع آمدی؛ حضرت ِ پائیز، فتنه شُد با اینهمه - بین ِ خلق؛ تو هستی عزیز کار ِ...
-
از شعرهای رسیده با مصرع "گفتند که امضای کری تضمین است"
یکشنبه 2 دی 1397 18:56
از شعرهای رسیده با مصرع "گفتند که امضای کری تضمین است" امشب سر ده سران شورا جمعند اصغر ،حسن و سعید و کسری جمعند سرد است ولی اهل مدارا جمعند فرمود یکی جلسه امشب این است گفتند که امضای کری تضمین است اصغر گله از قپه ی خالی دارد در دل هوس شیره ی عالی دارد برجام و کوپن چه شد!؟ سوالی دارد چون وعده ی جنس دولتی...
-
دختریعنی:
یکشنبه 2 دی 1397 12:59
دختریعنی: فرشته دختریعنی: مراقبش باشیم دختریعنی: بهونه گیر دختریعنی: بهای مدام ازسردلتنگی دختریعنی: لاک های رنگارنگ غصای دست مادر دختریعنی: نورچشم پدر
-
امضای_کری_تضمین_است
شنبه 1 دی 1397 23:10
امضای_کری_تضمین_است 1 دی سالروز انتشار تیتر «امضای کری تضمین است» زین پس همه چایها هل و دارچین است نان ها تهی از جوش و از شیرین است برجام بوَد جلد دوی باغ بهشت دارد دو سه تا میوه یکی سرگین است خودکار که با آن شده برجام امضا با جوهر نامرئی و مِید این چین است علی نصیر نژاد
-
از شعرهای رسیده با مصرع "گفتند که امضای کری تضمین است"
شنبه 1 دی 1397 23:02
از شعرهای رسیده با مصرع "گفتند که امضای کری تضمین است" امشب سر ده سران شورا جمعند اصغر ،حسن و سعید و کسری جمعند سرد است ولی اهل مدارا جمعند فرمود یکی جلسه امشب این است گفتند که امضای کری تضمین است اصغر گله از قپه ی خالی دارد در دل هوس شیره ی عالی دارد برجام و کوپن چه شد!؟ سوالی دارد چون وعده ی جنس دولتی...
-
زندگینامه زنده یاد استاد میراحمد سید فخری نژاد
شنبه 1 دی 1397 16:27
زندگینامه زنده یاد استاد میراحمد سید فخری نژاد ملقب به شیون فومنی شیون فومنی در ۳ دی ۱۳۲۵ در شهرستان فومن متولد گردید. او تحصیلات ابتدایی و سه ساله خود را در رشت سپری کرد و بعد از آن به کرمانشاه کوچ کرد و سه ساله دوم دبیرستان را تا اخذ دیپلم طبیعی، ۱۳۴۵ در آنجا گذراند. شیون در سال ۱۳۴۶ وارد سپاهی دانش در طارم زنجان...