اوخ!

اوخ!

نفت قدر یک‌دهم نفروختن

در عوض با خرج‌ کردن سوختن

آرزوی بایدن و جام جدید

سر به ته هی کیسه‌ها را دوختن

تجربه؟ تدبیر؟ نه بابا فقط

مال صاحب مرده‌ای اندوختن

با بدهکاری دولت‌های بعد

فتنه‌هایی تازه را افروختن

هفت سال دولت امید رفت

اوخ قلبم اوخ جانم اوخ تن!

سوده سلامت

وطن_امروز

وطنزبهترین شعرهای طنز

vatanz_ir

هدیه امروز حافظ شیرین سخن به شما مهربانان

هدیه امروز حافظ شیرین سخن به شما مهربانان

دیوان حافظ  غزل شماره ۱۹۴

سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند

پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند

به فتراک جفا دل‌ها چو بربندند بربندند

ز زلف عنبرین جان‌ها چو بگشایند بفشانند

به عمری یک نفس با ما چو بنشینند برخیزند

نهال شوق در خاطر چو برخیزند بنشانند

سرشک گوشه گیران را چو دریابند در یابند

رخ مهر از سحرخیزان نگردانند اگر دانند

ز چشمم لعل رمانی چو می‌خندند می‌بارند

ز رویم راز پنهانی چو می‌بینند می‌خوانند

دوای درد عاشق را کسی کو سهل پندارد

ز فکر آنان که در تدبیر درمانند در مانند

چو منصور از مراد آنان که بردارند بر دارند

بدین درگاه حافظ را چو می‌خوانند می‌رانند

در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند

که با این درد اگر دربند درمانند درمانند

[Forwarded from خانه ناهید]

 

دمپایی خیس ابری

دمپایی خیس ابری

بنشین و ببین وضعیت داغان را

دادند به دست قاتلان، درمان را

این واکسن لعنتی شده نان‌دانی

احسنت! «مدرنا» زده این دکّان را

«safe» است و «سریع» و «مفت» و «عالی» و «قوی»

بشمار فقط تعدد چاخان را!

یک عارضه‌ دارد، البته نیست مهم:

«تزریق که کرد، شخص خوشگل، آن را،

انگار کسی به صورتش کوفته است

دمپایی خیس ابری مامان را»

فهیمه انوری

وطن_امروز

وطنز | بهترین شعرهای طنز

vatanz_ir

آریوبرزن! قربده

آریوبرزن! قربده

Hi آقا! جین تین‌ایجر بده!

کاج شیک و گنده و فاخر بده

استورَت را هم دهاتی چیده‌ای

آن گلیم و گبه‌ها را جر بده

تا بشویم سنت دیرینه را

دبه دبه، لطف کن، تینر بده

شد کریسمس! دیر شد! اجناس را

هوی عمو! کافی‌ست هرّ و کر، بده!

هیز مای بوی، رستم ایران زمین

کیسه‌ها را دست این مستر بده

«آریوبرزن»، گلم! قربان تو!

استوری کن کاج‌ خود را، قِر بده!

فهیمه انوری

وطنز بهترین شعرهای طنز

vatanz_ir

امیدِ نوره توو دریای ظلمت

امیدِ نوره توو دریای ظلمت

دلا می‌پیچه تو موج نگاهش

اگه قلبی خریدار خدا شد

به هم می‌ریزه دنیا رو یه آهش

سفیر خشم و بغضم میشه اشکام

دل آتشفشون آروم نداره

برای ما که پابند حسینیم

شهادت اوج عشق و افتخاره

یه عمری روضه‌ی قاسم شنیدیم

که قاسم‌های این ملت زیادن

قسم به مادرای داغ دیده

تو راه حق دلامون پراراده‌ن

پَر ققنوس، آغاز یه راهه

سلیمانی تو ما تکثیر میشه

اگه رویای فتح قدس داری

بدون با دست ما تعبیر میشه

دلم از انتقام سخت میگه

توان موشکا عزم دل ماست

دیگه فرصت واسه دشمن تمومه

سکوت شب نشون صبح فرداست

زهرا آراسته‌نیا

وطنزبهترین شعرهای طنز

vatanz_ir