ورودبه کربلا

 

ورودبه کربلا

پرسید از قبیله که این سرزمین کجاست؟
این سرزمین غمزده در چشمم آشناست
این خاک بوی تشنگی و گریه می دهد
گفتند:«غاضریه» و گفتند:«نینوا»ست
دستی کشید بر سر و بر یال ذوالجناح
آهسته زیر لب به خودش گفت: کربلاست
توفان وزید از وسط دشت، ناگهان
افتاد پرده، دید سرش روی نیزه هاست
یحیای اهل بیت در آن روشنای خون
بر روی نیزه دید سر از پیکرش جداست
توفان وزید، قافله را برد با خودش
شمشیر بود و حنجره و دید در «منا»ست
باران تیر بود که می آمد از کمان
بر دوش باد دید که پیراهنش رهاست
افتاد پرده ، دید به تاراج آمده ست
مردی که فکر غارت انگشتر و عباست
برگشت اسب از لب گودال قتلگاه
افتاد پرده، دید که در آسمان عزاست

دوباره سلام ای هلال محرم

دوباره سلام ای هلال محرم
بخون روضه خون باز که دلتنگ اشکم
بخون روضه غم

روضه بخون دوباره و بشکن
بغض یه ساله دل ما رو
بخون بازم: حسین میا کوفه
بگو غم مسلم تنها رو

تو کوچه های کوفه تنهایی
خودش یه کربلا به پا کرده
غریبه و تشنه لبه اما
برا حسین چه گریه ها کرده

شاعر: محمد مهدی سیار

نه نفسی مونده برام، نه رمقی داره صدام

نه نفسی مونده برام، نه رمقی داره صدام

نه نفسی مونده برام/ نه رمقی داره صدام
نه دیگه به تو می رسم یا مولا

تو کجای این عالمی/ که ببینی تو کوچه ها
شبیه خودت بی کَسم یا مولا

سرِ منه، که بی سامونته/ آقا از سرت بلا به دور
دل منه، که عزا خونته/ دلت از غم و عزا به دور

تو گوشم، صدای مادرت میاد
اشک من برای دخترت میاد
می دونم، تو کوفه چی سرت میاد

(واویلا واویلا) یا مولا مولا

نکنه رسیده به تو / نامه من بی قرار
نکنه تو و راهی آقا، واویلا

به غیر منِ بی پناه / کی می دونه درد تو رو
آخه بی پناهی آقا، واویلا

ذکر لبام، تموم نفسام / سوی کوفیا نیا نیا
غریب آقا، امام بی پناه/ شه کربلا نیا نیا

آه از دل، که می تپه برای تو
آه از تو، که عالمی فدای تو
از داغ و بلای کربلای تو

(یامولا یامولا)

شاعر: رضا یزدانی

محرم ماه غم نیست ماه عشق است

محرم ماه غم نیست ماه عشق است

محرم مَحرم درد حسین است

ایام سوگواری سالارشهیدان اباعبدالله الحسین (ع)


فرارسیدن ایام سوگواری سالارشهیدان اباعبدالله الحسین (ع)

به همه شیعیان جهان ومحبان آن حضرت تسلیت باد