آمده عبد گنهکار، بگو می بخشی

آمده عبد گنهکار، بگو می بخشی

با دلی زار و گرفتار، بگو می بخشی

چشم امید مرا تار نکن یا الله

باز هم حضرت غفار، بگو می بخشی

کار ما را نگذاری تو به آن آخر وقت

اولین لحظه ی دیدار، بگو می بخشی

با بدهکار خودت باز مدارا کن، آه

طلبت را به بدهکار، بگو می بخشی

تا که آب از سر من رد نشده کاری کن

مثل آن توبه ی هر بار، بگو می بخشی

من خودم آمده ام، فاش بگویم خجلم

سر به زیر آمدم ای یار، بگو می بخشی

دم افطار فقط یاد لب عطشانم

به همان روضه ی افطار، بگو می بخشی

قسمت می دهم اینبار به عباس علی

به دو تا دست‌علمدار، بگو می بخشی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.