ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
بداههی شاعران راهراه در مدح پهنای باند
قسمت دوم:
منتقد سادهای فاتحه را زود خواند
ملحفه را جمع کرد، سفرهی ما را تکاند
خندهکنان میبریم دست به دامان باند
رای به ما میدهد لشگر جویای باند
زیر تورم شده، خم کمرت؟ نیست غم!
غصه ندارم اگر، روزی تو گشته کم
لیک نیاید دمی، گوشهی چشم تو نم
چون که مهیا شده لعبت زیبای باند!
از قِبَل گشنگی، معدهیتان هست زخم
روده و کلّیّه و چشم و سر و دست، زخم
با کمک چسب و باند، دولت من بست زخم
ریخت سپس روی زخم، هی نمک از لای باند
قلب راکتور اگر پر شده، سیمانی است
ارزش مرغ و هویج، لعل بدخشانی است
لیک ببین این وزیر، خوشگل و مامانی است
یک تنه بودهست چون، مادر و بابای باند
چون که جوان است و خام، در سخن اسراف کرد
توی فجازی فقط، یکسره شوآف کرد
منتقدان را به طعن، مثل لودر صاف کرد
حال شده مثل جیمز، شهره به آقای باند!
دولت ما خط شکن، بهر رکود شدید
شعبدهی ارز ما، نیست در «عصر جدید»
وعدهی زیبای ما، گشته بتر از وعید
کاش بخوابید باز، روی متکای باند!
رأی نماینده گر، صاف نباشد نبود
توی الفبا اگر کاف نباشد نبود
در سخن ما اگر لاف نباشد نبود
ریخته باران لاف، از سر و از پای باند
حاصل تدبیر، هیچ! حاصل برجام، هیچ!
از قِبل دولتم، مانده چه در جام؟ هیچ
زین همه علم و عمل، مانده ز برگام، هیچ
این من و دوز ودغل، این من و رویای باند
بداههسرایان:
سوده سلامت، مهدی امام رضایی
زهرا محبی، فرشته پناهی
مطهّره نقدعلی، حامد سنگونی
یاسر پناهیفکور