بداهه‌ی شاعران راه‌راه در مدح پهنای باند

بداهه‌ی شاعران راه‌راه در مدح پهنای باند

قسمت اول:

هر نفس از چپّ و راست، می‌رسد آوای باند

مست و خرابیم از بوی دل‌افزای باند

ما همگی گشته‌ایم محوِ تماشای باند

شاد از افزایشِ قدرت پهنای باند

سخت شده زندگی، چشم همه تر شده

گوش وزیران که از ناله‌‌‌ی‌تان کر شده

مرغ گران‌تر شده؟ چای گران‌تر شده؟

نیست غمی؛ می‌خوریم در عوضش چای باند!

کاهش نرخ دلار؟ من که بلد نیستم!

بورس شده خوار و زار؟ من که بلد نیستم!

از تو در آمد دمار؟ من که بلد نیستم!

من بلدم حظ کنم از قد و بالای باند

اولویت سنجیِ دولت‌مان عالی است‌

خدمت ما دائماً خدمت جنجالی است

حیف ز تدبیرمان سفره پر از خالی است

باش کماکان خموش در کف غوغای باند

دولت تدبیرمان، آمده با یک کلید

گر چه شد از بخت بد، یک شبه آن ناپدید

هست چو پهنای باند، هیچ نشو نا امید

زنده کند مرده را هوی مسیحای باند

هر طرفی رونقی، کسب چه پر نان و آب

قیمت ارزاق و ارز، خالی از هر حباب

سفره مردم پر از بوقلمون و کباب

وسعت و پهنای آن هم شده همپای باند

مدرسه و درس و مشق، چشمه‌ی علم و سواد

مایه‌ی سرگرمی بچه‌ی سرحال و شاد

رونق تولید و کار، ضد خلاف و فساد

بر سر فرق خودم هست فقط جای باند

گرگِ نگون‌بخت، نان! ارز و طلا، میگ‌میگ!

مرغ هم از کودکی سر بدهد: جیگ‌جیگ!

ریخته در سفره‌ها برکتتان گیگ‌گیگ

ما همگان کیستیم؟ غرقه‌ی دریای باند

از یَم پهنای باند، تشنه بسی سیر شد

جرعه‌ای از جام آن، خورد و نمک گیر شد

این همه از برکت دولت تدبیر شد

گشته تمام جهان، محو تماشای باند

بداهه‌سرایان:

امین شفیعی، طاهره ابراهیم نژاد

محمدعلی کمالی‌مقدم، مینا گودرزی

محمود حسنی‌مقدس، زاهده شاد

سارا رمضانی، احد ارسالی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.