ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
گفتند که آن مایهی هر رنج و بلا رفت
از کشور ما سایهی هر جنگ و جفا رفت
گفتند که تحریم هم از کشور ما رفت
جیغ و کف و سوت همهی جمع، هوا رفت
گفتیم که آن وعدهی صد روزه کجا رفت؟!
گفتند همین بس که بدانی به فنا رفت!
آنها همگی پخته و ماها همگی خام
گفتند بفرما و در این گعده بخور شام
هستیم از این پس همه مهمان عموسام
تا اینکه نشستیم سر سفرهی برجام
گفتیم ترامپ از سر این سفره چرا رفت؟!
گفتند همین بس که بدانی به فنا رفت
گفتند که اموال بلوکه، شده آزاد
رفتهست غم و غصهی ما یک شبه بر باد
افراد به رقص آمده و سرخوش و دلشاد
تشبیه شده حضرت برجام به نوزاد
گفتیم چرا مادر او پس سر زا رفت؟!
گفتند همین بس که بدانی به فنا رفت
گفتند که تحریم حبابیست که ترکید
امروز شده شاد، دل کورش و جمشید
پس مژده بده! مژده بده! یار پسندید
خندیدی و خندیدم و خندیدی و خندید
گفتیم چه شد آنهمه لبخند که وا رفت؟!
گفتند همین بس که بدانی به فنا رفت
گفتند که اینبار توافق شدا سنگین
ای منتقد بیادب کافر بیدین
جان تو همین است و دگر نیست بجز این
امضای کری هست خودش مایهی تضمین
گفتیم کری نیز که از دست شما رفت
گفتند همین بس که بدانی به فنا رفت
سیل آمده ای دوست، ولی باز تو خوابی
آمد به مشام تو عجب بوی کبابی
رفتیم دم باغ، ولی مرد حسابی!
بر شاخه ندیدیم نه سیب و نه گلابی!!
گفتیم چه بود این که در این پاچهی ما رفت
گفتند همین بس که بدانی به فنا رفت
محمدحسین مهدویان
وطنز بهترین شعرهای طنز
vatanz_ir