ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
حضرت زهرا
نام زهرا بر دلم فرمانروایی میکند
در دو دنیا فاطمه کار خدایی میکند
فاطمه انسیه الحورا پیغمبر بود
او فقط کفو امیرالمومنین حیدر بود
گر نبودش مرتضی، کفوی دگر زهرا نداشت
مثل و مانندی به دنیا حیدر تنها نداشت
فاطمه بهر علی و او برای فاطمه
عالم خلقت علم زیر لوای فاطمه
خانهاش، بیت گلینش کعبه اهل ولا
بوسه گاه آسمانیها و ختم الانبیاء
بیت او فردوس حیدر بود و معراج پدر
از نمازش فیض برده ماه در وقت سحر
حضرت داور بنازد بر نماز فاطمه
دل برد از مصطفی راز و نیاز فاطمه
بضعهَ منی خطابش کرده ختم المرسلین
فاطمه محبوبهی داور بود روی زمین
یازده نور ولا را مادری زهرا کند
ساقی کوثر علی را یاوری زهرا کند
ذوالفقار حیدری در آستین فاطمه است
پیروی از مرتضی آئین و دین فاطمه است
دم زدن تا پای جان بهر ولایت کار اوست
فاطمه یار علی و مرتضی دلدار اوست
سوره کوثر ز قرآن در مقام فاطمه است
رکن دین و آیهی قرآن کلام فاطمه است
آیههای هل ای او را ستایش کرده است
دوستی با اهل بیتش را سفارش کرده است
اجر ذی القربای پیغمبر ولای فاطمه است
دوستی با حیدر و ایل و تبار فاطمه است
وای از آن روزی که قرآن زیر پا افتاده بود
کوثر و قدر پیمبر از نوا افتاده بود
وای از آن روزی که زهرا در میان نار بود
فاطمه نقش زمین از ضربه مسمار بود
وای از آن روزی که آتش بود و زهرا پشت در
بهر امداد علی میکرد جانش را سپر
او میان شعلهها فریاد میزد یا علی
جان فدایت میکنم با نالههای حیدری
پشت در افتاد و پهلویش شکست بار دگر
وای من میخ در و یک مادر و داغ پسر
مدتی از درد پهلو نیمه شب بیدار بود
از تمام دشمنان مرتضی بیزار بود
مدتی هم بازویش نیلی؟؟ و شبها را نخفت
با غریب شهر پیغمبر علی چیزی نگفت
کرد با مولا وصیت نیمه شب غسلم بده
با دوست خسته ات تو عنبر و مشکم بده
گر حسن بی تاب شد دلداریش بنما علی
نیمه شب تا تربتم همراهیش بنما علی
با حسین و زینبینم از بلا کمتر بگو
از غم و از غربت کرب و بلا چیزی مگو
بهر زینب غصه خوردن اندکی زود است علی
کربلا در پیش چشمانش پر از دود است علی
میروم من پیش بابا و تو تنها میشوی
بعد من خانه نشین با سیل غمها میشوی
قاسم قاسمی بیدهندی سلمان