ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
حضرت_زهرا مرثیه_حضرت_زهرا
یا فِضّه خُذینی که دگر تاب ندارم
مانند علی بی کسم اَحباب ندارم
پیغام مرا زود به حیدر برسانید:
جز گوشه ی اَبروی تو محراب ندارم
باید که بپوشانم از او چهره ی خود را
با زخم و کبودی رخ مهتاب ندارم
طِفلی حسنم دیده که نامرد مرا زد
با گریه بمن گفت: دگر خواب ندارم
فِضّه بگمانم که حسینم زده فریاد:
مادر شده ام تشنه ولی آب ندارم
دیدم که علی خیره به در مانده و با خود
می گوید از این پس گل نایاب ندارم
پنهانی و شب دفن کنید این تن من را
یک دلخوشی از این دو سه اَصحاب ندارم
پهلو و سر و صورت و بازو، در و مِسمار
یا فِضّه خُذینی که دگر تاب ندارم
شاعر:سیدعلی_حسینی
اشعار ناب آئینے
shere_aeini