حضرت_زهرا مرثیه_حضرت_زهرا

حضرت_زهرا مرثیه_حضرت_زهرا

یا فِضّه خُذینی که دگر تاب ندارم

مانند علی بی کسم اَحباب ندارم

پیغام مرا زود به حیدر برسانید:

جز گوشه ی اَبروی تو محراب ندارم

باید که بپوشانم از او چهره ی خود را

با زخم و کبودی رخ مهتاب ندارم

طِفلی حسنم دیده که نامرد مرا زد

با گریه بمن گفت: دگر خواب ندارم

فِضّه بگمانم که حسینم زده فریاد:

مادر شده ام تشنه ولی آب ندارم

دیدم که علی خیره به در مانده و با خود

می گوید از این پس گل نایاب ندارم

پنهانی و شب دفن کنید این تن من را

یک دلخوشی از این دو سه اَصحاب ندارم

پهلو و سر و صورت و بازو، در و مِسمار

یا فِضّه خُذینی که دگر تاب ندارم

شاعر:سیدعلی_حسینی

اشعار ناب آئینے

shere_aeini

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.