ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
تا رد شدم میان تماسی که داشتی
یکجا پرید هوش وحواسی که داشتی
دیوانهی دوبافتهی گیسویم شدی
یادت نبود کلّهی طاسی که داشتی
گفتی مهندسی و برای غرور من
اصلا مهم نبود کلاسی که داشتی
هرشب یواشکی که مرا دید میزدی
ازپشت نرده های تراسی که داشتی
دستان غیرت پدر من شبانه ریخت
مابین کوچه جُل وپلاسی که داشتی
در زیر مشتهای بزرگش مچاله شد
خطّ اتوی روی لباسی که داشتی
با چشم باد کرده و آن صورت کبود
مضحکتر است، شکل قناسی که داشتی
"این دور وبر دوباره نیایی" پدر که گفت
رفتی به اتفاق هراسی که داشتی
عالیه رجبی
وطنزپایگاه شعر و ترانه طنز
vatanz_ir