ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
گفتند_که_امضای_کری_تضمین_است
«بی شک»،« به درستی که»،« همانا»، «این است»
الحق که دوای کودک برجام و
تسکین هزار درد بی تسکین است
برجام اگر خورد زمین آه مکش
"جان" همچو طبیب بر سر بالین است
یک وقت نگویی که کری نامرد است
او بین هزار نقطهچین، گلچین است
با شادی ما، شاد و خوش و سرمست است
از قیمت قبض آب ما غمگین است
چون مرد همیشه پای قولش بوده
امضای ضمانت «وی» از «دیرین» است
ناگاه میان شعر ما هاتف غیب
گفتا که نگو داداش! کجا تضمین است؟
بنگر که چطور جویده آن کاغذ را
آن زرد که از قسمت مُخ شیرین است
آن دلقک شنگول مشنگ انگاری
استاد لرل هاردی و مستر بین است
حالا خود پاستور و بهارستان هم
آیینهی عبرتی به هر خوش بین است
امیرحسین کمال زارع
وطنز پایگاه شعر و ترانه طنز
vatanz_ir