ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
بسکه میدان رفتن تو ، بر عمویت مشکل است
دست یابی تو ، بر این آرزویت مشکل است
دیگر از هجران مگو ، ای یادگار مجتبی
بر مشام جان ، فراق عطر و بویت مشکل است
بر دلم آتش مزن ، ای میوه قلب حسن
چون مرا بشنیدن این گفتگویت مشکل است
سن تو جانا مناسب با چنین پیکار نیست
جنگ تو ، با لشکری در روبرویت مشکل است
سخت باشد ، ناسزا بشنیدن از هر ناکسی
گفتگو با دشمن بی آبرویت مشکل است
ای که واجب نیست ، در این سن تو ، صوم و صلوه
تشنه لب در کربلا ، با خون وضویت مشکل است
بهر میدان رفتن خود ، اشک بر دامن مریز
نور چشمم ، جنگ کردن ، با عدویت مشکل است
ای که از داغ حسن ، گرد یتیمی بر سرت
دیدن اندر خاک و خون ، رخسار و مویت مشکل است
چون به جان مجتبی ، دادی قسم ، اینک برو
گرچه دل برکندن از روی نکویت مشکل است
میروی و ، میکنم سوی تو با حسرت نگاه
گر چه در هجران ، نظر کردن به سویت مشکل است
بسکه صحرا ، پر خروش از لشگر باطل بود
حق شنیدن از لب تکبیر گویت مشکل است
تا سلامت بینمت ، کردم شتاب از خمیه گاه
لیک ، با انبوه دشمن ، جستجویت مشکل است
بسکه ابر خاک و خون ، بگرفته روی ماه تو
از پس این پرده ها ، دیدار رویت مشکل است
در دم جان دادنت ، گفتی : عمو جانم بیا
غرفه در خون ، دیدن تو ، بر عمویت مشکل است
گر نباشد چشمة چشمان گریانت ( حسان )
زینهمه آلودگیها ، شست و شویت مشکل است
نام شاعر:حبیب چایچیان
ورودبه کربلا
پرسید از قبیله که این سرزمین کجاست؟
دوباره سلام ای هلال محرم
بخون روضه خون باز که دلتنگ اشکم
بخون روضه غم
روضه بخون دوباره و بشکن
بغض یه ساله دل ما رو
بخون بازم: “حسین میا کوفه”
بگو غم مسلم تنها رو
تو کوچه های کوفه تنهایی
خودش یه کربلا به پا کرده
غریبه و تشنه لبه اما
برا حسین چه گریه ها کرده
شاعر: محمد مهدی سیار
نه نفسی مونده برام/ نه رمقی داره
صدام
نه دیگه به تو می رسم یا مولا
تو کجای این عالمی/ که ببینی تو
کوچه ها
شبیه خودت بی کَسم یا مولا
سرِ منه، که بی سامونته/ آقا از
سرت بلا به دور
دل منه، که عزا خونته/ دلت از غم و عزا به دور
تو گوشم، صدای مادرت میاد
اشک من برای دخترت میاد
می دونم، تو کوفه چی سرت میاد
(واویلا واویلا) یا مولا مولا
نکنه رسیده به تو / نامه من بی
قرار
نکنه تو و راهی آقا، واویلا
به غیر منِ بی پناه / کی می دونه
درد تو رو
آخه بی پناهی آقا، واویلا
ذکر لبام، تموم نفسام / سوی کوفیا
نیا نیا
غریب آقا، امام بی پناه/ شه کربلا نیا نیا
آه از دل، که می تپه برای تو
آه از تو، که عالمی فدای تو
از داغ و بلای کربلای تو
(یامولا یامولا)
شاعر: رضا یزدانی