وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)
وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

بار الها شکر ، باران آمد و اعجاز شد

بار الها شکر ، باران آمد و اعجاز شد

دشتهای خشک میهن هم طراوت ساز شد

تو بزرگی و کریمی کارها در دست توست

با نشاط و زنده شد هرکس به تو دمساز شد

ای دریغا پیش ازین یغماگران آب و خاک

درّه را بستند و درّه دشت حیرت ساز شد

با طمع راه خروج سیل را بستند و بعد

راههای سیل ها ، ویلا و دست انداز شد

بارش باران تو شد سیل ، سیلی خشمگین

آمد و بنمود طغیان و غم شیراز شد

دست هامان بود بالا سال ها بر در گهت

حال می گوییم سیل آمد به ما لجباز شد!!!!

طرفة العینی خروش سیل شد آژیر مرگ

عامل درد و غم و مرگ و بلا و آز شد

این همه از ماست ما قدر تورا نشناختیم

سیل ویرانی به بار آورد و راهش باز شد

خوشدلا ما قدر  گل را هم ندانستیم و شد

داغ و دردی که دراین بیچارگی ابراز شد

کاش هرگز در مسیر سیل انسانی نبود

از غم فوت عزیزان رنج و غم آغاز شد

جعفرزارع خوشدل

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.