وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)
وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

وبلاک شخصی هادی لطفی پیربستی ( اشــــــــــــعارجمع آوری شده)

روزی برسد سر برود دار نباشد

روزی برسد سر برود دار نباشد

فرمانده خودش باشد و سردار نباشد

قطعا به علی پشت کند کوفه شبی که

در ما ادب میثم تمار نباشد

قرآن سر نی می رود آن روز که در جنگ

فریاد کند حیدر و عمار نباشد

"مردم دو گروهند " زبیرند و بُریرند

این وقت خطر ، باشد و آن ، یار نباشد

برخیز و بیا آمده یوسف سرِ بازار

عیب است در این شهر خریدار نباشد

در کوفه چه بسیار به یک سکه بریدند

در کرببلا صحبت دینار نباشد

ظلم آمده در می زند این خانه ی مولاست

زهرا پسِ در کاش که اینبار نباشد

بگذار ابوذر شده باشیم ، چه بهتر

نام من و تو سر خطِ اخبار نباشد

فرمانده خودش مانده خدایا نپسندی

در جامعه دیگر اولی الابصار نباشد

شاعر:

محسن_ناصحی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.